یادداشت سردبیر

ماه‌‌های میانی، عصاره‌‌ی هویت فصل‌هایشان هستند؛ اردیبهشت برای بهار، آبان برای پاییز، بهمن برای زمستان و مرداد برای تابستان. یک ماهی طول می‌کشد تا فصل تازه بساطش را درست و کامل پهن کند و دوباره جمع کردن این بساط هم خودش یک ماهی زمان می‌برد. این وسط، ماه میانی فرصت حکمرانی ملوکانه‌ي فصل است؛ گسیل کردن ابرها و بادها، سرکشی به گیاه‌ها و درخت‌ها و بازی با خورشید، که کی و چطور از پهنه‌ی آسمان عبور کند. تیر ممکن است بلندترین روزها را داشته باشد اما در شناسنامه‌ی تابستان، این عکسِ مرداد است که می‌نشیند.

عکس مرداد لابد شبیه یک بچه‌ی جنوبی است؛ صورت سبزه‌ی سوخته از آفتاب، چشم‌های درخشان از برق شیطنت و لبخندی که به این راحتی از روی لب‌ها محو نمی‌شود. موهایش، مجعد یا صاف، اشعه‌های خورشیدی است که در جسمش نمی‌گنجد و پوستش نه با پنکه یا کولر که فقط با دریا، خنک می‌شود. مرداد حتی وقتی خورشید آسمان شعاع‌هایش را جمع کرده، هنوز آرام و قرار ندارد و خیال‌های دور می‌بافد. کسی که در آستانه‌ی دو جهان بی‌انتها زندگی می‌کند، زیر آسمان پرستاره و لب دریای پرموج، چرا خیال‌های دور نبافد؟ چرا با جهان قصه‌ها و افسانه‌ها، آشناتر نباشد؟ شرجی هوا و آبی بی‌کران دریا انگار تا همیشه با خیال و قصه آمیخته‌اند.

به بهانه‌ی گرما و روزهای تفتیده‌ی مرداد در این شماره‌ي داستان به جنوب سفر کرده‌ايم‌ و با داستان‌های و روایت‌هایی از نویسندگان این دیار همراه شده‌ایم.

درباره‌ی‌ این شماره‌:

يك بیست‌و‌ششم مردادماه از آن روزهایی است که دل هر ایرانی را از شوق و غرور لبریز می‌کند. روز بازگشت پیروزمندانه‌ی آزادگان هشت سال دفاع مقدس به خاک میهن. عزیزان غیوری که اگرچه گاه با دلی پردرد، ولی با رویی سپید و سری بلند از آن روزها و سال‌های سخت گذر کردند و به آغوش خانواده و هم‌میهنانشان بازگشتند. روایت «صدودوازده نفر در یک اتاق هستیم» گزیده‌ای از نامه‌هایی است که برخی از این آزادگان در طول دوران اسارت برای خانواده‌هایشان نوشته‌اند و از این روزهای سخت اما پر از ایمان و آرمان گفته‌اند.

دو در این شماره یکی از ایده‌های قدیمی‌مان برای مجله را بالاخره عملی کردیم؛ این‌که هر از گاهی سراغ خطه‌ای از ایران برویم و در داستان‌ها و روایت‌ها و زندگی‌نگاره‌ها، به آن منطقه‌ی جغرافیایی بپردازیم. داستان‌ها و روایت‌هایی بومی که حال و هوای آن سرزمین را برای مخاطبان ترسیم کنند و خاطراتی را برای ساکنان و مسافران آن دیار را زنده کنند. این روند را که با انتشار داستان‌های برگزیده‌ی «جایزه داستان تهران» در مجله آغاز کرده بودیم، در این شماره با پرداختن به جنوب ایران پی‌گرفته‌ایم. سه زندگی‌نگاره و سه داستان ایرانی این شماره همه از نویسندگانی هستند که زاده یا پرورده‌ی جنوب‌اند و در نوشته‌هایشان حال و هوای آن ديار را به تصویر کشیده‌اند. سه روایت در بخش روایت‌های داستانی نیز با همین موضوع انتخاب شده‌اند. «به‌نام شيطان به دريا فرورفتند» منتخبي است از کتاب «عجايب هند» که به افسانه‌ها و حکایت‌های تاریخی دریانوردان می‌پردازد، «ايران زندگاني ساحلي مي‌خواهد» گزیده‌ای از مطالب هفته‌نامه‌ی «حبل‌المتين» است در بیان احوال ساکنان مناطق جنوب ایران در اوایل قرن حاضر و «در تمام احوال ايراني باشيد» دستورالعملی حکومتی است برای نحوه‌ی حکمرانی بر بنادر جنوب در اواخر قرن سیزدهم. شما را به خواندن این پرونده‌ی متنوع دعوت می‌کنم و امیدوارم با همکاری نویسندگان و هنرمندانی از سایر نقاط ایران، روند انعکاس داستان‌ها و روایت‌های بومی مناطق مختلفی از ایران در مجله‌ي داستان ادامه یابد.

سه «نوشتن از جنگ» پرونده‌ی موضوعی دیگری است که مطالبی را در بخش‌های مختلف این شماره به آن اختصاص داده‌ایم. پرونده‌ای با تکیه بر نوعی از داستان و روایت که تجربه‌ی جنگ‌های دور از خانه را به تصویر کشیده. داستان «در دشت» از تیم اوبراین و تریبون، جستار و میزگردی در بخش درباره‌ي داستان، به ارائه‌ی نمونه‌هایی از این نوع ادبیات و بررسی ویژگی‌ها و تاثیرات آن می‌پردازند.

چهار یکی از روندهایی که از سال گذشته در بخش ترجمه‌ی مجله دنبال کرده‌ایم، برقراری تعامل با برخی نویسندگان مطرح جهانی و کسب مجوز انتشار اثری از آن‌ها در مجله و نیز ترتیب دادن گفتگوهای اختصاصی با این نویسندگان بوده است. داستان «زمستان» اثر جونو دیاز در شماره‌ی دی‌ماه۹۳، داستان «برف می‌بارد و ناپدید می‌شود» از سایمن ون‌بوی و مصاحبه‌ی اختصاصی با این نویسنده در شماره‌ی بهمن ۹۳، و داستان‌های «مقدونیه» اثر میروسلاو پنکوف و«جزیره‌ها» از الکساندر همن و مصاحبه‌ی اختصاصی بخش ترجمه‌ی مجله‌ي داستان با این دو نویسنده، در شماره‌ی پیش و این شماره ماهنامه‌ي داستان، نمونه‌هایی از این روند است که ادامه‌ی آن را در دستور کار مجله‌ي داستان داریم.

پنج در شماره‌ی پیش آغاز فراخوان دومین دور «جایزه داستان تهران» را به اطلاع مخاطبان داستان رساندیم و در همین یک ماه داستان‌های زیادی دریافت کرده‌ایم که بررسی‌شان آغاز شده است. اگر مایلید در این رقابت شرکت کنید تا پایان مهرماه امسال فرصت دارید آثارتان را به دبیرخانه‌ی جایزه داستان تهران بفرستید. جزییات بیشتر را درباره‌ي ویژگی‌های آثار، نحوه‌ی ارسال و نیز جوایز برندگان می‌توانید در صفحات پیش رو یا سایت ماهنامه‌ی داستان به نشانی dastan.ourmag.ir ببینید. ضمنا گزارش مفصلی از برگزاری اولین دوره‌ی جایزه داستان تهران نیز در سایت جایزه به همین نشانی در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.