«اول مهر كتابها را جلد میكنیم، دفترها را خط میكشیم، مدادها را میتراشیم، در كلاسهای ورزش و زبان ثبت نام میكنیم و آرزو میكنیم، آرزو میكنیم زمان بیاید و از روی ما بگذرد. زمانی كه مهندس باشیم، دكتر باشیم، بلد باشیم به زبانهای دیگر زیباییها را وصف كنیم، یا آنقدر ورزیده باشیم كه بین صد هزار آدم به چشم بیاییم.
آن روزی كه همهی اینها را داشته باشیم از امروز بهتریم؟ از امروز دنیا را بهتر میفهمیم؟ از امروز خوشحالتریم؟
آرزو كردن اجازه میدهد زندگیمان را عوض كنیم. دیدن دنیا، سفر رفتن، پا گذاشتن به جاهای عمیقتر از زندگی، رسیدن به طمعها، بوها و لحظههای ناآشنا، گذشتن از آنچه ملال و تكرار زندگی است.
ما با آرزوهایمان زندگیمان را عوض میكنیم، مثل خراطی كه خودش را میتراشد، مثل سمبادهای كه برای پرداخت میكشد، مثل حالتی از چوب كه نرم و صیقلی و براق است و تفاوتش با آن تكه چوبی كه اول بوده.
آرزوها اینطور ما را عوض میكنند، به ما جلا میدهند، ما را معتبر میكنند، میشویم آدمی كه میتواند رو به دوربین بایستد و بگوید من از یك جایی در زندگیام میخواستم این و آن كار را بكنم، كوشیدم و شد.
آرزوهایمان را جلد میكنیم، آرزوهایمان را خط میكشیم، آرزوهایمان را میتراشیم. مهر همین كه یادمان میاندازد دوباره آرزو كنیم بهترین ماه سال است.»
داستان همراه ۹ با این مقدمه مهر را برای مخاطبان داستان شروع میكند، لوح فشردهای حاوی چهارده داستان ایرانی كه هدیهی ویژهنامهی پاییزی مجلهی داستان است. داستانهایی شنیدنی كه شبهای بلند پاییز را دلچسبتر میكند.
دربارهی این شماره:
يك ویژهنامهی پاییزی را به روال همیشه پرصفحهتر از دیگر شمارههای مجله با دو هدیه برایتان تدارك دیدهایم. هدیهی اول لوح فشردهی صوتی داستان همراه ۹ و دومی شش ترانهی پاییزی محلی كه از گوشهوكنار ایران جمع شده و لابهلای صفحات گذاشته شده تا شما در هر جای ایران كه میخوانیدش مجله را به خودتان نزدیكتر ببینید.
دو در روزهایی كه مدرسه همهمان را چه دانشآموز، چه معلم و فارغالتحصیل دوباره پشت میزهای مدرسه برمیگرداند، خواندن روایتهایی با حال و هوای مدرسه برای همهی ما خاطرهانگیز است. پروندهی درس و مدرسهای دورهی قاجار را در بخش «روایتهای داستانی» این شماره از دست ندهید. همچنین «دو كشیده و یك مشق» و«گرینوود» در بخش دربارهی زندگی و «اسباب مدرسه» در بخش روایتهای مستند به این موضوع میپردازند.
سه شروع هر پاییز، هشت سال حماسهی دفاع از سرزمینمان را به ما یادآوری میكند؛ حماسهای كه خرد و كلان این سرزمین در شكل گرفتنش نقش داشتند و مالكش تاریخ این سرزمین میماند تا ابد. داستان «شمارهی كرايُف»، زندگینگارهی «صدام» و روایت مستند «ئی مولکه جامه» به گوشههایی از این حماسهی بزرگ اشاره دارند و یادآور روزگاریاند كه هرچند تلخ بود اما سربلند نگاهمان داشت. روایت تصویری خانم مریم كاظمزاده از روزهای آغازین جنگ روایتی بكر و ناشنیده است. این عكسهای تاكنون نادیده و چاپنشده یادوارهی روزهایی است كه برادری و خواهری، مودت و برابری جمع شده بود تا در برابر دشمنی مشترك ایستادگی كنیم.
چهار مهرماه امسال با محرم هم مقارن است. ارادت و اقبال مردم به سیدالشهدا و روضه و تعزیهی عاشورا در جایجای ایران اشکال روایی مختلفی به خود گرفته است. در بخش روایتهای مستند «ایخسروكملشكر» روایتی است از جوان تعزیهخوانی كه میكوشد این سنت روایی را حفظ كند و با آیین و نشانه، صحرای كربلا را یادآوری كند.
پنج در بخش داستان این شماره «مصاحبههای كوتاه با مردان كریه» از دیوید فاستر والاس را میخوانید و در بخش دربارهی داستان هم گفتوگویی با او را میبینید كه در آن از شیوه و گرایشهای داستانیاش حرف زده. در سالهای پایانی قرن بیستم شیوههای داستانگویی متفاوتی از سوی نویسندگان تجربه شده كه عموما نه به كمال رسید و نه شیوهی بیانی غالب دوران شد، آنچه بهتوسع دوران «پستمدرن» نامیده میشود. این الگوهای جدید داستاننویسی سریع فراگیر شد و سریع از رونق افتاد. داستان والاس سختخوان و حاوی حذفهای ذهنی نویسنده است، داستان شكل مصاحبه دارد كه سوالها حذف شده و فقط جوابها مانده. چاپ این داستان و گفتوگو را به خوانندگانی که ادبیات را به صورت جدیتری دنبال میکنند پیشنهاد میکنیم.
شش اگر اخبار «جایزهی داستان تهران» را دنبال كرده باشید، مطلع هستید که مهلت ارسال اثر به سومین دورهی جایزه در سیویكم شهریور به پایان رسید. در طول چهار ماه فراخوان جایزه، آثار زیادی از سراسر كشور به دبیرخانه رسید که بررسی آنها شروع شده. در شمارههای آینده گزارشهای آماری جایزه و روند داوریها را به اطلاع شما خواهیم رساند.