نامه‌های ونه‌گات

نامه‌های ونه گات

از این شماره گزیده‌ای از نامه‌های کورت ونه‌گات، نویسنده‌ی رمان‌هایی مثل «سلاخ‌خانه‌ی شماره‌ی پنج»، «شب مادر»، «زمان‌لرزه» و... را در این بخش خواهید خواند. این نامه‌ها در مدت بیش از شصت‌سال نوشته شده‌اند و از دریچه‌ی نثر و نگاه طنازانه‌ی او، دوره‌ها و جنبه‌های مختلف زندگی‌اش را مرور می‌کنند.

ونه‌گات بعد از بازگشت از جنگ با جين ماري كاكس، عشق دوران نوجواني‌اش ازدواج كرد. جين به‌عنوان همسر يك نویسنده‌‌ي آن دوران، علاوه بر وظایف معمول خانه‌داري، عهده‌دار مجموعه‌کارهایی بود که
شوهر-نویسنده‌های آن موقع از همسران‌شان انتظار داشتند؛ کارهایی مثل ویرایش و غلط‌گیری، پست كردن دست‌نوشته‌ها، میانجی‌گری بین شوهران و مدیربرنامه‌ها، ویراستارها و ناشران‌شان، ايفاي نقش تبلیغات‌چی و بازاریاب بی‌جیره‌ومواجب و در بیشتر موارد، تایپ کردن دست‌نوشته‌ها. کورت هميشه مفتخر بود که برخلاف باقی شوهر-نویسنده‌ها، هرگز از جین نخواسته که نوشته‌هایش را تایپ کند؛ فرق کوچکی که باعث می‌شد کورت مرد روشن‌فکر و مترقی‌ای به حساب بیاید. جين، موقع نوشته‌شدن اين متن، باردار بوده.

۲۶ ژانويه ۱۹۴۷

به: جين ونه‌گات

متن قرارداد بین کورت ونه‌گات جونیور و جین.سی. ونه‌گات، قابل اجرا از تاریخ ۲۶ژانویه ۱۹۴۷

این‌جانب کورت ونه‌گات جونیور، سوگند ياد مي‌كنم که به مفاد تعهدنامه‌ي ذیل عمل نمایم:

۱- مادامي كه طبق توافق‌هاي انجام‌شده همسرم غرغر نكند، زخم زبان نزند و مزاحم کارم نشود، متعهد می‌شوم که کف حمام و دست‌شویی و آشپزخانه را یک‌بار در هفته، در روز و ساعتی به انتخاب خودم، بسابم و تمیز کنم. و گربه‌شور هم نكنم و کارم را درست و کامل انجام بدهم؛ بدان معنی که «زیر» وان، «پشت» دست‌شویی، «زیر» سینک، «زیر» یخچال و «گوشه»ی دیوارها را كاملا پوشش بدهم. و هم‌چنین هر شیء قابل انتقالی را که در اين نواحي قرار گرفته باشد، از زمین بلند کرده و در محل دیگری بگذارم تا نه فقط اطراف، بلکه زیرش را هم تمیز کنم. به‌علاوه قول مي‌دهم حين انجام وظایف مذکور، خويشتن‌داري كرده و از تكرار مداوم عبارت‌هایی همچون «لعنتی»، «حرام‌زاده»، «مرده‌شور برده» و الفاظ مشابه خودداری كنم چراكه استفاده از این‌گونه کلمات در خانه، آن‌هم وقتي هیچ اتفاق خاصي نیفتاده و تنها مشغول رتق‌وفتق ضروریات زندگی هستیم، تنها مايه‌ي اعصاب‌‌خُردی است. در صورت عدم پاي‌بندي به اين بند، همسرم حق دارد بدون توجه به ميزان مشغوليت كاري من، آن‌قدر غرغر كند، زخم‌زبان بزند و به طُرُق ديگر روي اعصابم برود تا نسبت به سابيدن زمين اقدام كنم.
 

متن کامل این مطلب را می‌توانید در شماره‌ی چهل‌وپنجم، تیر ۹۳ بخوانید.

*اين متن انتخابي است از كتاب Kurt Vonnegut: Letters كه انتشارات دلاكورت در سال ۲۰۱۲ آن را منتشر كرده است.