یادداشت سردبیر

ایده اولیه تحریریه مجله داستان این بود که به هر شکلی از داستان که آدم‌های متفاوت در زندگیِ روزمره به آن برخورده‌اند بپردازد. داستان، در آن گونه کلی که مادرِ همه هنرهای روایی و جذابیت‌های شفاهی بوده است. قصه، از آن گونه که شب‌ها ما را در گهواره‌هایمان می‌خوابانده، حکایت‌هایی برای پند، لطیفه‌هایی که پیچش روایی و غافلگیریِ نهایی‌شان ما را خندانده، داستان‌های کوچکی که ابزار و تزئینِ گفتن حرف‌ها و نظریاتِ پیچیده بوده‌اند تا شکل کاملِ داستان کوتاه و رمان، نمایش‌نامه و فیلم‌نامه. ایده اولیه این بود تا همه آن‌هایی که گذرشان به هر شکلی به داستان می‌افتد، هر از گاه چیزی برای خواندن در این مجله پیدا کنند یا شاید جرقه‌هایی که ذهنشان را راه بیندازد.

در این نوزده شماره که از خرداد ۸۹ تا همین ماه منتشر کرده‌ایم، تلاش‌های کوچک و ناکامل ما را در این راه دیده‌اید. می‌دانیم که سرزدنِ ما به حضور داستان در اجتماع یا در شکل‌های دیگر هنر، بیشتر نوک‌زدن و زخمی‌کردن موضوع بوده و هرکدامِ این شاخه‌ها گسترده‌تر از این هستند و جای تحلیل بسیار دارند ولی فکر می‌کنیم که زدنِ جرقه این حرف‌ها و نشان دادنشان بهتر از نبودن و نادیده گرفتنشان است. ما فقط یاد خوانندگان می‌اندازیم که این شکل‌های داستانی و روایی هم وجود دارند و امیدواریم که با همین حرف‌های اندک و نگاه ناکامل، خوانندگان به مباحث جدی‌تر و گسترده‌تر در این زمینه‌ها رجوع کنند. شکل‌هایی از حضورِ متفاوت داستان که تا به حال به آن‌ها نگاهی انداخته‌ایم، این‌ها هستند:

داستان‌نویسی برای کمیک
باهم‌نویسی در فیلم‌نامه
قصه‌گویی در منبر
قصه‌گویی در فرهنگ عامیانه
داستان‌نویسی برای بازی‌های کامپیوتری
داستان در کتاب‌های درسی
داستان‌گویی با تصویر

بخش روایت‌های زمستانی که در این شماره می‌بینید سرک‌کشیدنِ یک شماره‌ایِ ما به خانه شعر ِداستان‌گو و هایکوی قصه‌گوست تا یاد همه‌مان بیفتد که داستان و شعر چه اندازه به هم نزدیک شده‌اند. البته در این که کدام دارد به آن دیگری نزدیک می‌شود، همیشه حرف‌ها و نظریه‌ها متفاوت بوده ولی حرفی نیست که این دو بیش از هر وقت دیگری به هم نزدیکند. به همین دلیل از میان شعرهای زیادی که شاعران حرفه‌ای و مترجمان شعر، در اختیار مجله گذاشتند فقط آن‌هایی انتخاب شد که شکل داستانی و روایی داشتند. آن‌چه امروز در قالب روایت‌های زمستانی در این شماره می‌بینید، ویژه‌نامه شعر نیست. فقط نگاهی به داستان در شعر است با فضای زمستانی.

شعرها همه منتشر نشده است و هایکوها به سفارش مجله از زبان ژاپنی ترجمه شده‌اند.

نکته دوم این‌که بخشِ پرطرفدارِ «پایان خوش» به پایان نرسیده و در شماره بعد که اسفند و فروردین است، به شکلی نو و با عنوان‌هایی تازه از همان نویسندگان و نویسندگانی نو در صفحاتی زیادتر بازخواهد گشت. علاقه‌مندان طنز، شماره آینده را از دست ندهند.

نکته سوم بازهم یادآوری این است که شماره بعدی مجله، از نیمه اسفند به بعد منتشر می‌شود و شماره ویژه عیدِ مجله است. اول ماه منتظر نباشید.

تلاشمان را می‌کنیم که شماره عید، شماره‌ای باشد که دوست داشته باشید ولی قبول کنید که راضی کردنِ مخاطبین سخت‌گیری چون شما، هر شماره مشکل‌تر می‌شود چون ذائقه‌تان با هر داستان خوبی که منتشر می‌شود ارتقا می‌یابد و بهتر از آن را منتظرید. تا باد چنین بادا.

۳ دیدگاه در پاسخ به «چرا در این شماره شعر و هایکو می‌خوانید؟»

  1. وحید -

    شعرها هم میتوانند داستان باشند همانطور که عکسها… همانطور که داستان ها!

  2. سرلـــــوحه -

    ممنون؛ این شماره ی مجله، خیلی زیبا بود.
    خداقوت بر و بچه های صمیمیِ داستان…
    خداقوت اونایی که یک ماه تحمل می کنید تا داستان برسه دست تون…
    خدا صبر بده به مون تا بیست اسفند…