زنی با لباس سفید و آرایش کرده، کنار مردی کتشلوارپوش و مرتب با موهای شانه زده. هر دو با لبخندی کنترل شده و بهترین ژستی که بعدها عکس را در قاب روی دیوار زیبا کند. طوریکه وقت دستبهدست شدن عکسها همه بگویند چه زوج برازندهای. بیشتر عکسهای عروسی همینطورند. اما سالبهسال که بگذرد زوج جوان در پیچوخمهای زندگی، ناگزیر از موقعیت کنترل شدهی زیر نور فلاش بیرون میآیند. اگر کسی پنجاهسال بعد دوباره آنها را جلوی دوربین ببرد، در آن قاب دونفره چطور خواهند بود؟ بعد از گذراندن هزاران روز در کنار هم و گذر چندین و چندباره از فراز و نشیبها، قهرها و آشتیها، کشف ضعفها و قوتها، خوشیها و ناخوشیها؟ عکسهای امین خسروشاهی پاسخی به این سوالاند. زوجهایی که بیش از نیم قرن کنار هم زندگی کردهاند، حالا دیگر آن عروس و دامادهای یکدست و یکشکل نیستند. انگار آن زرقوبرقها جایش را به چیزهایی داده از جنس راحتی و سادگی. حالا با وجود رگهای برجستهی روی دست و خطهای عمیق روی پیشانی، آدمهای توی قاب دیگر از حضور عینک و عصا و چروک افتادن لباسها نمیترسند. اینبار عکسها به شکل واقعی آنها نزدیکترند و همین هر زوج را از دیگری متمایز میکند.
دیدن دو چهره که سالهای زیادی را کنار هم گذراندهاند و حالا تجربههای مشترک و دوتاییهای بیشماری دارند، در هر قابی جذاب است. حتی اگر چیزی ازشان ندانیم و تنها از شکل ایستادن و نگاهکردنشان دربارهشان تخیل کنیم. طوریکه وقتی یکیشان در گوش دیگری چیزی میگوید و باهم میزنند زیر خنده، بیآنکه بدانیم چه چیزی زمزمه کردهاند، از خندهشان خندهمان بگیرد. و این شاید تصویر عینیِ آن پایانبندی همیشگی و کلیشهای داستانهای پرافتوخیز عاشقانه باشد، وقتی زوج داستان بالاخره به هم میرسیدند و راوی آیندهشان را اینطور به تصویر میکشید: «و سالهای سال به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند.»
امین خسروشاهی این مجموعهی دوستداشتنی و متفاوت را در حاشیهی برگزاری مراسم تجلیل از خانوادهی بازنشستگان شهرداری و همسرانشان، عکاسی کرده است. شرح عکسها، خاطراتی است که او از لحظهی ثبت آنها به یاد دارد.
پیرترین زوجی بودند که آن روز دیدم ولی شاد و سرحال بودند. نتیجهشان تازگیها به دنیا آمده بود. با فرزندان و نوههایشان به مراسم آمده بودند.
مرد از دور دیده بود که عکاسی میکنم. آمد جلو و گفت: «از من و عروسخانوم هم عکس میگیری؟» از جملهاش کیف کردم. گفتم حتما. وقتی برای عکس آماده شدند، دستش را گذاشت روی شانهی زن و گفت: «یه عکس بگیر عین عکس عروسیمون.»
ادامهی این مجموعهعکس را میتوانید در شمارهی پنجاهوسوم، عید ۹۴ ببینید.