درست مثل یک مسافرت که این بار قرار است خیلی طولانی باشد؛ احتمالا مهاجران اینطوری برای خودشان وسایل جمع میکنند. همهی احتمالها را در نظر میگیرند و با دقت و وسواس وسایل را جدا میکنند و توی ساک یا کوله میگذارند و از آنجا که در سفر هر احتمال و اگری هست، همهی آنچه توی ساک و کوله جا خوش کرده است در دستهی ضروریها قرار میگیرد. اختلاف، درست از همینجا شروع میشود. از تفاوت تعریف ضروری و غیرضروری بین مهاجران و مرزداران.
روایت تصویری این شماره حاصل این اختلاف نظر است. در مرز مشترک مکزیک و آمریکا در جنوب آریزونا بعد از بازرسی مرزداران از مهاجران غیرقانونی چیزهایی هست که برای همیشه همین طرف مرز باقی میمانند. هرکدام بنا به دلیلی از توی ساکها و کولهها جدا میشوند که خلاصهاش این است: حملشان ضروری نیست و میتوانند همین طرف مرز بمانند. انگار تفاوت سرزمین مادری و سرزمین تازه از همین نقطه شروع میشود. وسایلی که در سرزمین مادری مالکشان هستی و در لحظهی ورود به سرزمین تازه از تو گرفته میشوند. انگار همیشه باید برای رویای زندگی بهتر بهایی پرداخت شود؛ چه یک صابون کوچک یا یک عروسک، چه حتی یکی از اعضای خانواده.