آلبوم

چند عكس از وعده‌های غذایی در داستان‌ها

بعضی‌ وقت‌ها شخصیت‌های یک داستان را با توانایی‌هایشان می‌شناسیم، با ناتوانی‌هایشان، با جورِ مداد دست‌گرفتن و اطوار حرف‌ زدن‌شان و بعضی وقت‌ها هم با غذا خوردن‌شان. از غذاها شخصیت می‌سازیم و از شخصیت‌ها حدس می‌زنیم آن‌ها چه می‌خورند، این بازی‌ای است که در بسیاری از داستا‌ن‌ها با خودمان راه می‌اندازیم. شخصیت‌های داستان چه می‌خورند و این‌که چه می‌خورند چه تاثیری بر شخصیت‌شان دارد؟ تاثیر ماهی خوردن یك شخصیت با کارد و چنگال چه از ظرافت‌های رفتارش می‌سازد یا با دست خوردن همان ماهی چه گرما و رهایی‌ای به داستان می‌دهد.
کیت یانگ، بلاگر آمریکایی، چند سالی است پروژه‌ای را دنبال می‌کند که هم ادبیات دارد و هم غذا. غذاهای داستان‌های مختلف را می‌پزد و جزئیات پخت و برشی از داستان را که به غذا اشاره شده همراه عكس‌ها منتشر می‌کند. در آلبوم روبه‌رو چند قاب از غذای داستان‌هایی را می‌بینیم که عناوینش برای خوانندگان ایرانی هم آشنا است. معادل فارسی برش‌های داستانی را از ترجمه‌هایی كه پیش‌تر از این كتاب‌ها انجام شده نقل كرده‌ایم.

کشتن مرغ مقلد
«خدایا این چیه؟»
آتیکوس به بشقاب صبحانه‌اش خیره شده بود.
کالپورنیا توضیح داد: «امروز صبح پدر تام رابینسون این مرغ را واسه شما آورد، من هم فورا سرخش کردم.»
«بهش بگو خیلی متشکرم… شرط می‌بندم که تو کاخ سفید هم واسه‌ی صبحونه مرغ ندارند. این‌ها چیه؟»
«نانک‌های تازه. استل از هتلی که توش کار می‌کنه فرستاده.»
ترجمه: فخرالدين ميررمضانی
انتشارات اميركبير


ارباب حلقه‌ها: ياران حلقه
خانم ماگوت در تکاپو بود و می‌رفت و می‌آمد. یکی دو تن دیگر از هابیت‌های اعضای خانواده وارد شدند. چیزی نگذشت که چهارده نفر برای خوردن نشستند. لیوان‌های فراوان و ظرف بزرگی از قارچ و گوشت دودی، و افزون بر آن بسیاری از خوراکی‌های پرملات دیگر که در خانه‌های روستایی یافت می‌شود. سگ‌ها کنار آتش دراز کشیده بودند و پوست‌ها را می‌جویدند و استخوان‌ها را گاز می‌زدند.
ترجمه: رضا عليزاده
انتشارات روزنه
 

ادامه‌ی این مطلب را می‌توانید در شماره‌ی هشتادوچهارم، دی ۹۶ ببینید.