مثل بقیهی کشورهای اسلامی سفرههای افطار در ترکیه همهی برکتها و نعمتها را با هم دارد، از چای و زیتون و خرما بگیر تا نان پیدهی رمضان و پنیر کاشار و کونفه و باقلوا. درمطلب پیش رو عاصم گلتکین از سمت دیگر این سفرهی رنگین یعنی آداب مهمان و مهمانخوانیاش میگوید؛ رسمی متبرک که اینروزها کمرنگ شده.
افطار بدون مهمان ممکن نیست. دعوت کردن دوستان نزدیک و فامیل را در این ماه خیلی دوست دارم. ترجیح میدهم از افطاریهای اداری و رسمی فاصله بگیرم. نه به این دلیل که در هتلهای لوکس برگزار میشوند، به این خاطر که در سالهای اخیر روابط فامیلی و دوستانه خیلی کمرنگ شده است. بهخصوص در شهرهای بزرگ پذیرایی از مهمان در خانه دیگر چندان مرسوم نیست و مردم نمیدانند که بیماری دعوت نکردن مهمان مُسری است و متوجه تاثیر منفی آن روی بچهها نیستند. با این باورها من و همسرم هر سال فهرستی از اسامی مهمانهای افطاری تهیه میکنیم بعد تصمیم میگیریم چند روز مهمان داشته باشیم. اگر این تصمیم کاملا به من واگذار شود باید ماه رمضان بهجای سی روز صدوپنجاه روز باشد اما در نهایت چهار یا پنج روز خانوادهها را دعوت میکنیم، حدود ده نفر. رمضان را با مهمان گذراندن خیلی خوشایند است. در مورد بسیاری چیزها حرف میزنیم و خیلی چیزها را به اشتراک میگذاریم. عجیب است که سالهای اخیر تعداد مهمانهایمان بهمرور کم و کمتر شده. خیلی تلخ است… اگر وضعیت آدمی مثل من که فامیل پُرجمعیت و دوستان بسیار دارد این باشد، میلیونها آدمی که افراد زیادی دور و برشان ندارند چه تنهایی بزرگی را تحمل میکنند! نباید تسلیم این اوضاع شویم. مسلمانها همدیگر را دوست دارند، هوای هم را دارند، کنار هم هستند. این حرفها برای این نیست که منتظر خوبی کردن دیگران هستم. حرفم کم کردن فاصلهها است و سفرهی افطار وسیلهای است بینظیر برای این کار.