john vink | بخشی از اثر

یک نفر

سه مربی ناكام در دو جام جهانی

از یک مربی فوتبال تصویرهای پراکنده‌ای هست، از وقتی که بازی می‌کرده و در زمین می‌جنگیده یا بعد از آن که تجربیاتش را بیرون زمین خرج می‌کرده، از جام‌هایی که قبلا برده و حالا نبرده. این تصاویر پراکنده برای تماشاچی‌ها یک کل می‌سازد، یک کل که آرام‌آرام تغییر می‌کند و پیر می‌شود. در این تک‌نگاری‌ها، سایمون کوپر نویسنده و تحلیلگر و خوره‌ی فوتبال سراغ سه مربی در دو جام‌جهانی رفته و آن‌ها را زیر نظر گرفته. گلن هادل در جام‌جهانی ۱۹۹۸و مارادونا و کاپلو در جام‌جهانی ۲۰۱۰. او تصاویری پرجزئیات از حرکت‌ها و کنش‌های آن‌ها نشان‌مان می‌دهد که فقط یک بخش برجسته‌شده از کل زندگی حرفه‌ای آن‌ها است. این‌ها مربی‌هایی‌ هستند که برای تغییرات اساسی انتخاب شده‌اند و قرار است یک تیم ملی را دوباره احیا کنند اما همه سر آخر یک وجه اشتراک دارند: ناکام‌اند.

فابیو کاپلو/ ژوئن ۲۰۱۰
در سال ۱۹۸۷ فابیو کاپلو، فوتبالیست سابق، در چند آزمون روانشناسی به منظور تایید صلاحیت مدیریت شرکت کرد. تستی که معمولا مدیران اجرایی باید بگذرانند. کاپلو به‌عنوان نیروی اجرایی در بازوی ورزشی امپراتوری رسانه‌‌ای برلوسکونی کار می‌‌کرد و همه به‌وضوح می‌‌دیدند که آینده‌ی روشنی دارد اما با این ‌‌حال آن‌طور که نویسنده‌ی داستان زندگی او گابریل مارکوتی می‌‌گوید، هیچ‌‌کس توقع نداشت او به جایی برسد که بعدها رسید. برلوسکونی که تحت تاثیرش قرار گرفته بود، او را فرستاد تا یک سال دوره‌‌های سطح بالای مدیریت را بگذراند اما در سال ۱۹۹۱ او سرمربی تیم فوتبال امپراتوری ای. سی میلان شد و عملکردی خیره‌کننده از خود به نمایش گذاشت.

حالا او هدایت تیم ملی انگلستان را در مسابقات جام ‌‌جهانی که قرار است این ماه برگزار شود به عهده دارد. به روایتی ـ البته قابل بحث ـ در میان مربیان تاریخ تیم ملی انگلستان او موفق‌‌ترین کارنامه را دارد. به نظر نمی‌‌رسد بتواند جام‌‌ جهانی را ببرد اما قالب جدیدی برای این شغل ایجاد کرده؛ حضور او سرمربیگری تیم فوتبال انگلیس را از پستی دیپلماتیک به یک آزمون شایسته‌‌سالاری تبدیل کرده است. پستی که حالا با یکی از مربیان تراز اول اروپای واقعی پر شده، کسی که به‌عنوان مشاور رشد و پیشرفت در سرزمین رو به زوال انگلستان فرود آمد.

کاپلو در سال ۱۹۴۶ در شهر سرد پیریس در شمال ایتالیا به دنیا آمد. در فاصله‌ی بیست کیلومتری از مرز یوگسلاوی سابق. پدرش معلم مدرسه و مربی محلی فوتبال بود که اندکی قبل از یک اردوگاه اسرای جنگی در آلمان برگشته بود، در حالی که کمتر از پنجاه کیلوگرم وزن داشت. تربیت کاپلو سختگیرانه بود. مثلا پدرش او را برای تعلیم شنا به صخره‌‌های ساحلی اطراف می‌‌برد و از بالای صخره به داخل دریا پرتاب می‌‌کرد.

فابیو کاپلو بازیکن بسیار بزرگی شد. کسی که سی‌ودو بار برای تیم ملی ایتالیا به میدان رفت و در نخستین پیروزی تاریخ تیم ‌‌ملی ایتالیا برابر انگلیس در ویمبلی در سال ۱۹۷۳ گل زد اما با این ‌‌حال هرگز ذهنی تک‌‌بعدی نداشت. در دهه‌ی ۷۰ مجذوب هنر مدرن «آرته پوورا» شد. بیرون کشیدن هنر از میان زباله و مواد دورریختنی. او بیشتر ترجیح می‌داد با هنرمندان وقت بگذراند تا بازیکنان فوتبال. کم‌کم به یک کلکسیونر شناخته‌‌شده‌ی هنر مدرن تبدیل شد.

اما سبک مربیگری او خیلی هنری نبود. یک عملگرای واقعی بود که سبک بازی تیم را با توجه به بازیکنانی که در اختیار داشت تعیین می‌‌کرد. فقط برنده شدن برایش اهمیت داشت. سختگیری او به بازیکنان تیمش چیزی شبیه سختگیری پدرش به خودش در کودکی بود. در مورد ستارگان بزرگ هم ماجرا تفاوتی نداشت:

«خجالت نمی‌‌کشی این‌قدر چاقی؟»

این چیزی بود که وقتی رونالدوی برزیلی از زیر دوش بیرون آمد کاپلو با فریاد به او گفت.

کلارنس سیدورف بازیکن سابقش هم این حقیقت را درباره‌ی کاپلو تایید می‌‌کند: «مدام در حال فریاد کشیدن بود.»

اما او از کسی کینه‌‌ به دل نمی‌‌گیرد. در واقع یک معیار بیشتر برای قضاوت افراد ندارد؛ این‌که در آینده می‌‌توانند به او در راه موفقیت کمک کنند یا خیر. یک بار زمانی که در رئال مادرید بود در اوج عصبانیت گفت: «دیوید بکهام هرگز دوباره برای تیم من بازی نخواهد کرد.»

اما بکهام دوباره بازی و به رئال در راه فتح لالیگا کمک کرد. بعد در زمان مربیگری کاپلو برای تیم ‌‌ملی انگلیس هم به میدان رفت.
ایتالیایی سختکوش در شانزده فصلی که هدایت یک باشگاه را به عهده داشته، نُه عنوان قهرمانی لیگ به دست آورده است. استفان ژیمانسکی، اقتصاددان ورزشی در مدرسه‌ی اقتصاد کَس در لندن، محاسبه کرده است که اگر جایگاه تیم‌‌ها را در پایان فصل بر اساس دستمزد دریافتی بازیکنان‌شان پیش‌‌بینی کنیم، فقط ده درصد مربیان قادرند به طور مداوم رتبه‌ی بهتری به دست بیاورند. معمولا در فوتبال باشگاهی که بیشترین دستمزد را به بازیکنان می‌‌دهد قهرمان لیگ می‌‌شود و تیمی که بازیکنانش کمترین دستمزد را می‌‌گیرند در پایین جدول به کار خود پایان می‌‌دهد. تنها «سوپر مربی»هایی مانند الکس فرگوسن یا خوزه مورینیو هستند که حضورشان تاثیر چشمگیری روی نتایج تیم دارد و کاپلو حتی در میان این نخبگان هم سرآمد است.
 

ادامه‌ی این مطلب را می‌توانید در شماره‌ی هشتادوهشتم، خرداد ۹۷ ببینید.

‌ این ناداستان فصل‌هایی است از کتاب Soccer Men که سال ۲۰۱۱ منتشر شده است.