طرح: آتلیه داستان

بنفش چرک‌تاب

در طول سالیان، شوهرم پنج تا نطق استاندارد برای سرِ سفره‌ی شام حفظ کرده که حالا دیگر برای همه‌مان به‌اندازه‌ی الفبا آشنا است. این نطق‌ها عبارت‌اند از:

۱ چرا نمی‌خواین پدرتون دو وجب چمن جلوی خونه داشته باشه؟ (دو دقیقه و چهل ثانیه)

نطق بسیار جانسوزی است که در آن پدر تلاش‌های مستمر و بی‌ثمرش را در راه تفوق بر دوچرخه‌ها، اسکیت‌ها، استخرهای پلاستیکی، فوتبال ‌بازی کردن‌ها، ماشین‌ها، سگ‌ها و همه‌ی بچه‌همسایه‌های ذلیل‌مرده‌ای که روی چمن‌هایش یورتمه رفته‌اند تا زجرش بدهند، یادآور می‌شود. بعد گزینه‌ها را روی میز می‌گذارد: این‌که حیاط را برای آزمایش‌‌ هسته‌ای به دولت واگذار کند یا حیاط را مین‌گذاری کند و یک نگهبان مسلح به آرپی‌جی جلوی خانه بگذارد. البته گزینه‌ی دیگری هم هست این‌که بچه‌ها در کوتاه کردن چمن‌ها، کود دادن و هرس بوته‌ها مشارکت کنند شاید قدر تلاش‌های پدرشان را در این زمینه بدانند. نطقش با این جمله‌ی قصار تمام می‌شود: «کودِ من در دستان شماست.»

۲ مگه من آب پارو می‌کنم؟ (یک دقیقه و چهل ثانیه)

این یکی معمولا شبی اجرا می‌شود که پدر بعد از یکی از بچه‌ها رفته حمام و از شدت دم و بخار تقریبا پس افتاده. اساس نطق بر این است که او به لحاظ اقتصادی نمی‌تواند از پس مخارجِ بچه‌ای بربیاید که می‌خواهد با مصرف دویست لیتر آب برای شستن سی کیلو هیکل، اسم خودش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند. نطق به لحاظ جلوه‌های بصری بسیار قوی است: از آلو خشک استفاده می‌کند برای نمایش پوست کف پای بچه‌ای که زیاد حمام می‌رود یا توی حمام زیاد آب می‌ریزد و جارو نمادی است از موهای خشکیده و ترک‌خورده بر اثر شامپو زدن‌های بسیار. به لحاظ ساختاری، نطق در دو پرده اجرا می‌شود: در پرده‌ی دوم ـ بلافاصله بعد از شام ـ همه را می‌برد به حمام و چگونگی سفت کردن شیر آب را نمایش می‌دهد.

ادامه‌ی این مطلب را می‌توانید در شماره‌ی هشتادوهشتم، خرداد ۹۷ ببینید.

*‌‌‌ این متن انتخابی است از کتاب when you look like your passport photo it’s time to go home که در سال ۱۹۹۱ منتشر شده است.