عکس‌ها: ستاره سنجری| از مجموعه‌ی «بی‌صدا»| ۱۳۹۱

داستان

می‌گفت: «آبروی منو می‌بری؟ ها؟ ها؟ ها؟» و می‌زد. با مشت و لگد می‌زد. ورزشکار بود. من فقط شیطنتی کودکانه کرده بودم؛ وقتی معلم داشت پای تخته مسئله‌ی ریاضی حل می‌کرد لحظه‌ای از جایش پا شد و گردن کشید تا تخته را بهتر ببیند، من هم خودکار را عمودی روی نیمکت گرفتم، همین که نشست نعره زد و بچه‌ها زدند زیر خنده. معلم عصبانی برگشت طرفش که یقه‌ی مرا گرفته بود، از هم جدایمان کرد و بعد سوال کلیشه‌ای همه‌ی معلم‌ها را ازش پرسید: «تو بابات چی‌کاره‌ست بچه؟»
 

ادامه‌ی این داستان را می‌توانید در شماره‌ی هشتادونهم، تیر ۹۷ ببینید.