شجاعت آرام گام برداشتن

تریبون

آفرینشِ یک دنیا کارِ کوچکی نیست مگر برای استعدادهای خدادادی. درحقیقت رمان‌نویس باید کارش را از این‌جا آغاز کند که برای خودش دنیایی کوچک یا بزرگ بسازد که بتواند آن را حقیقتا باور کند. این دنیا نمی‌تواند ساخته شود مگر در تصور خودِ او. مقدر است که این دنیا، فردی و تاحدودی رازآمیز و در عین حال شبیه چیزی باشد که گویی برای تجربه‌ها، اندیشه‌ها و احساسات خوانندگان آشناست. در دل ادبیات داستانی، حتی در بازاری‌ترین نمونه‌ها، گونه‌ای حقیقت می‌توان یافت، حتی اگر شده آن حقیقت یک جور شور‌و‌شوق نمایشیِ کودکانه به بازیِ زندگی باشد، مانند آن‌چه در رمان‌های دومای پدر وجود دارد. جست‌وجوی خوش‌بختی از راه‌های مجاز و غیرمجاز، از راه تسلیم یا طغیان، دست‌به‌دامن‌ِ آخرین نظریه‌های علمی شدن یا دست‌کاریِ هوشمندانه‌ی قواعد؛ بله، جست‌وجوی خوش‌بختی تنها مضمونی است که می‌تواند به‌حق به دست رمان‌نویس بسط پیدا کند؛ رمان‌نویسی که در بحبوحه‌ی خطرهای قلمروِ عالم خاک، گزارش‌گرِ ماجراهای نوع بشر است. برای یک گزارشِ قابل اعتماد، قلمروِ عالم خاک یعنی بستری که شخصیت‌های نویسنده بر آن می‌ایستند، سکندری می‌خورند یا می‌میرند، ‌باید  وارد طرح رمان‌نویس شود. گنجاندن همه‌ی این‌ها در یک طرح موزون به‌خودیِ خود شاهکار است و حتی تلاش آگاهانه و عامدانه برای آن هم -نه پافشاری احمقانه‌ی قلبی ناآگاه- آرزویی ستودنی است. زیرا در جایی که احمق‌ها برای شتاب‌کردن بی‌قرارند، رمان‌نویس برای آرام گام‌برداشتن، نیازمند شجاعت است.
 

* این متن ترجمه‌ی بخشی از کتاب Notes on Life & Letters است که در سال ۲۰۱۳ انتشارات CreateSpace Independent Publishing Platform آن را منتشر کرده است.

۵ دیدگاه در پاسخ به «شجاعتِ آرام گام برداشتن»

  1. مهرنوش -

    خيلي زيبا بود .ترجمه كامل اين كتاب آيا منتشر شده و از چه انتشاراتي؟سپاس.

  2. سمانه -

    سلام.من مطالبی دارم که میخوام برای تحریریه داستان بفرستم برای چاپ.جان هرکی دوس دارین یکی جواب بده بهم.چطوری میتونم اینکاروکنم؟؟؟