دو برادر، بهتزده، دستبند خوردن پدر و مادرشان را تماشا کردند و دیدند هرکدام را جداگانه سوار یک اتومبیل سیاهرنگ کردند و بردند. تیم و الکس با تعدادی از ماموران در خانه ماندند. ماموران گفتند که باید جستوجوی جرمشناسانهی بیستوچهارساعته در خانه انجام بدهند و برای دو برادر، اتاقی در هتل آماده شده. یکی از ماموران به آنها گفت دلیل بازداشت پدر و مادرشان این است که مظنون به «ماموران غیرقانونی یک دولت بیگانه» هستند.
عصرها در زیرزمین خانهاش دوچرخههایی را که زیرشان جک زده بود آچارکشی میکرد. دوچرخهسواری استرسش را كم میكرد. همسر او هم به دوچرخهسواری علاقهمند بود. همسری که گاه صدایش درمیآمد که پس کی قرار است آنهمه وسیلهی نیمهکاره را از زیرزمین بیرون بیاورد تا بالاخره بروند سراغ بازسازی آنجا.
هواپیمایم عصر در نایروبی نشست. با مادرم در آپارتمان کوچکش شام خوردیم و تا نیمهشب گپ زدیم. بخشی از سال را اینجا است چون همیشه عاشقِ طبیعت بوده و البته بهخاطر برادرش، دایی سلیمان هم هست که چند ده سالی میشود در کنیا زندگی میکند.
هکتور توبار، روزنامهنگار برندهی جایزهی پولیتزر، قصهی این روزها را جمع کرده و روايت مفصلی دربارهی زندگی شصتونهروزهی مردانی نوشته که فکر میکردند معدن تابوت آنها خواهد شد. کسانی که تمام آن روزها بارها خودشان را مردگانی در دل زمین تصور کردند اما با شنیدن صداهای غرش زمینی که آنها را بلعیده بود، با تهماندهی امید به دیدن دوبارهی آسمان خودشان را زنده نگه داشتند.
زوییهیتسو داستان نیست؛ قرار است جملات نویسنده «خام» باشند. با این حال اگر موقع نوشتن مراقب نباشید، ممکن است ناخواسته اطرافيانتان را آزرده کنید. با اینکه اصلا قرار نبوده راجع به آن آدمها حرف بزنم.
اینکه غذای محبوب دوران کودکی پیتزا است تعجبی ندارد. بچهها عاشق پیتزا هستند. پیتزا بيش از هر غذای دیگری بچهها را خوشحال میکند و نیازی به هيچ اسباببازياي نیست. اگر شما در بچگی پیتزا دوست نداشتهاید پیشنهاد میکنم بروید دکتر.
یادش به خیر که یک زمانی تلفن، تلفن بود. یک شیء سیاه و سنگین که توی فیلمها ازش به عنوان آلت قتاله استفاده میشد. (چیزی که با تلفنهای الان اصلا فکرش را هم نمیشود کرد!) بهتر از این، تلفن همیشه به دیوار خانه وصل بود و فقط متخصصهای خیلی خیلی کاردرست مخابراتی میتوانستند تلفن «نصب» کنند.
ولی بیایید این مسائل ابتدایی را کنار بگذاریم و برسیم به اصل مطلب. توجه کردهاید که گرفتن گواهینامهي رانندگی سختتر از ازدواج است؟ در بیشتر ایالتهای آمریکا هر کسی بخواهد گواهینامه بگیرد باید آزمایش بینایی، امتحان کتبی و آزمون عملی بدهد. خیلی خوب میشد اگر متقاضیان ازدواج هم آزمایش بینایی میدادند و به یک مقام مسئول ثابت میکردند که واقعا میبینند دارند با چه کسی میروند زیر یک سقف.
تقریبا همهی کارهای خانه سخت و خطرناکاند و برای انجامشان سر و کارتان به داخل فِر و دستشویی و شیار میان کاشیهای حمام میافتد. آنجاهایی که گند میکروبهای طاعونی بالا میزند. تنها کارهای آسان و خوشایند خانه آنهاییاند که روی اسباب و اثاثیهی چوبی اسپری میزنید و آنقدر جلا میدهیدشان که برق بیفتند.
کاري که پاي تلفن پنجدقيقه طول ميکشيد، با ايميل پنجثانيهاي انجام ميشود. پاي تلفن بايد معاشرت کنيد، بايد چيزهايي مثل سلام و خداحافظ بگوييد، بايد وانمود کنيد يکجورهايي به فرد آن سوي خط اهميت ميدهيد. بدتر از همه اين که تلفن گاهي شما را مجبور ميکند با آدمها قرار ملاقات بگذاريد و پيشنهاد برنامهي ناهار يا شام بدهيد؛ حتي اگر اصلا دلتان نخواهد آنها را ببينيد. چنين خطري در ايميل وجود ندارد.