۱۳۶۱، تهران. نویسنده و منتقد ادبی. دانشجوی دکترای پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس. از آثار او میتوان رمانهاي «سیاسیا در شهر مارمولکها»، «ماجرای کفترکش» و «ماجرای خونزاد» را نام برد.
من از این ایده که داستان کوتاه کوتاه قوانین سخت و خشکی داشته باشد بیزارم و آنقدر هم گستاخ نیستم که بگویم قانونگذار داستان کوتاه کوتاه منم. میتوانم داستانهایی را مثال بزنم که بعضی از کارهایی که در موردشان نق میزنم کرده باشند و جواب گرفته باشند ـ حتی خود من هم گاهگداری این بهاصطلاح قوانین را شکستهام.
خودش را تا کوچکترین نقطهضعفش میشناخت و این جنایت را طوری طراحی کرده بود که تمام ضعفهای طبیعتش جای خطای خودشان را داشته باشند. شبهای بیخوابی، امواج ترس، حتی پشیمانی گاهبهگاه را که فقط با اندیشیدن به ارزش پول دزدیدهشده میشد دور کرد، در نظر گرفته بود.
میان ماشینهای پارکینگ مردی میانسال ایستاده بود. قدش کوتاهتر از پارسا، جثهاش کوچکتر از او بود و پیراهن آبی پوشیده بود. آستینهایش را یک تا زده بود و ساعت طلاییرنگش را میشد دید. شلوار جین توسی پایش بود و یک گوشیِ هوشمند در دستش. در نظر اول با پارسا چندان فرقی نمیكرد، جز در خطوط صورتش كه در هم فرو رفته بودند؛ مثل یك مجسمهی خمیری له شده.
واینا آینا یکی از نویسندگان سرشناس کنیایی در این متن با زبانی طنازانه از این کلیشهها میگوید؛ كليشهها دستاويزی هستند تا نويسنده ذهن ما را به چالش بكشد و نشان بدهد كه احتمالا هيچكدام از ما از اين دايره بيرون نيستيم و آنچه را كه نگاه غالب و رسمی در ذهنيت ما جا انداخته، همه پذيرفتهايم و رنگارنگی و تنوع اين قارهی بزرگ را با پنجاهوچهار كشور مستقل ناديده گرفتهايم.
جوئل اگی، نویسندهی آمریکایی، در این جستار از تجربهی نوشتن زندگینگاره میگوید و با به چالش کشیدن باورهاي مرسوم سعی میکند نشان دهد چگونه واقعیت و حقیقت دو موضوع متفاوت هستند و زندگینگاره میتواند با فاصله گرفتن از اولی هرچه بیشتر به دومی نزدیک شود.