۱۳۴۳، تهران. رماننویس و مقاله نویس، مترجم و مدرس نویسندگی خلاق. دانشآموختهی مطالعات خاورمیانه در دانشگاه برکلی و ادبیات انگلیسی در سیتی کالج نیویورک. رمانهای
The Poet Gameو Opium ، Tehran At Twilight از آثار او به زبان انگلیسی هستند و ویراستاری و ترجمهی مجموعهداستان Tehran Noir را نیز بر عهده داشته است.
سال ۲۰۱۵ در آمریکا، سالی عجیب ـ و البته نه استثنایی ـ از کار درآمد، مخصوصا با توجه به اتفاقهایی که بعد افتاد. وضعیت جوری شده بود که انگار هر یک هفته در میان ماموران پلیس یک سیاهپوست را بیخود و بیجهت میکشتند و کسی هم کاری به کارشان نداشت.
یك ربع ساعت اگر در جوفالصخر باشی، وسط میدان جنگ، و بدانی هر لحظه ممكن است شكار یك تكتیرانداز شوی به اندازهي یك عمر به آدم میگذرد. این منطقه ـ در شصتكیلومتری شمال بغدادـ جایی بود كه رزمندگان شیعه در یك نبرد تنبهتن توانسته بودند از داعش پسش بگیرند و در دو روز كاری را بكنند كه آمریكاییها با همهی نیروی نظامی و تكنولوژی پیشرفتهشان نتوانسته بودند.
شهر سرپناه هم هست. و وقتي نه سرپناه داري نه غذا، انگار در شهري و در شهر نيستي. آدمي هستي در برزخ. در ناكجا. و در ناكجا مرئياي و مرئي نيستي. بيسرپناهي. و بيسرپناهي چيزي نيست كه بشود قايمش كرد. گاهي به چند هفته ميكشد كه نميتواني لباست را عوض كني و بوي خوبي نميدهي. اما پانزده سالت است و زياد به فكر اين چيزها نيستي. آدم در پانزدهسالگي شكستناپذير است.