۱۳۶۴، قم. نویسنده. در اردیبهشت ۱۳۹۳ برگزیده‌ی یازدهمین جشنواره‌ی ملي مطبوعات کودک و نوجوان در بخش داستان نوجوان شد. از خرداد ۱۳۹۰ تا پاييز ۱۳۹۳ سردبيري ماهنامه‌ی «باغ» را برای کودکان و نوجوانان افغانستان را بر عهده داشت.

مرداد ۱۳۹۶

اوستا بیرون از مغازه‌اش با موبایل گپ می‌زد. دسته‌ای آچار به کمرش بسته بود. سیگار می‌کشید و با موبایلش گپ می‌زد. شاه عصمت‌الله باز روی دو پا نشست. انگشتانش را از بین پره‌ها و قاب زنجیر دوچرخه‌اش عبور داد و سعی کرد زنجیر را به جای اولش برگرداند. اوستا دم در تعمیرگاه دست‌هایش را به هم مالید گفت: «برفش تهران می‌آید، سرمایش قم.»

بهمن ۱۳۹۴

اگر شهردار شهری مثل مزارشریف بودم، هیچ مشکل نبود. چاره‌اش یک تماس تیلیفونی بود. بعد همان روز، با حضور چند مدیر شهرداری و چند مسئول امنیتی نام اصلی‌ترین خیابان شهر را مي‌گذاشتم: خیابان خجسته.

بچه فِلم

تیر ۱۳۹۳

بچه‌فِلم، تکیه داد به دیواری که افتاده بود روی پرده‌ی سینما و زیر لب چیزی گفت. دوبلوری که کنار پرده‌ی سینما ایستاده بود، دهانش را به میکروفن چسباند و گفت: «امشب تو را خواهم دید. عشق من.»