مادرم دنبال یک زندگی معمولی بود، شوهر و چندتا بچه و در کنار اینها یک سپر حمایتی که بتواند بلندپروازیهایش را پشت آن پنهان کند. هیچوقت تصور این را نداشته که برود پاریس و خودش را نویسنده نشان بدهد. از نظر او چنین سودایی حماقت محض بوده.
مادرم دنبال یک زندگی معمولی بود، شوهر و چندتا بچه و در کنار اینها یک سپر حمایتی که بتواند بلندپروازیهایش را پشت آن پنهان کند. هیچوقت تصور این را نداشته که برود پاریس و خودش را نویسنده نشان بدهد. از نظر او چنین سودایی حماقت محض بوده.