در حقیقت، آدم موقع نوشتن، از نظر دیگران اطلاعی ندارد. نویسندهی صادق همیشه کارش را با جدیت انجام میدهد و در پایان کار میفهمد که دیگران دربارهی کارش چه فکر میکنند: بیعلاقهاند، شیفته شدهاند یا طور دیگری فکر میکنند اما نویسندهی وسواسی خیال میکند از همان اول کفر مخاطب را درآورده است و «آنها» تلافی خواهند كرد.
دونده به آهنگ منظم نفسهایش گوش داد. جوان بود و میدانست میتواند تندتر بدود اما نمیخواست در این تنگِ غروب، حس خوبی را که از فعالیت ملایمش داشت ضایع کند. همهی هیاهوی روز با عرقریزی مدام از تنش بیرون میریخت.