۱۹۱۷-۱۹۸۵، آلمان. رماننویس و شاعر. برندهی جایزهی نوبل ادبیات (۱۹۷۲). در بیشتر آثارش به جنگ، بهخصوص جنگجهانی دوم و تاثیرات پس از آن میپردازد. رمانهای «عقاید یک دلقک»، «و حتی یک کلمه هم نگفت»، «نان سالهای جوانی»، «قطار به موقع رسید»، «سیمای زنی در میان جمع» و «میراث» از جمله آثار او هستند که به فارسی ترجمه شدهاند.
دایی فِردِ من تنها آدمی است که خاطرات سالهای بعد از ۱۹۴۵ را برایم قابل تحمل میکند. دایی در یک بعدازظهر تابستان از جنگ برگشت، آن هم با تنها داراییاش: یک قوطی کنسرو که آن را محکم با نخ از گردنش آویزان کرده بود و چندتایی تهسیگار که بادقت گذاشته بودشان توی یک قوطی کوچک. اول از همه مادرم را در آغوش گرفت، من و خواهرم را بوسید و بریدهبریده کلمات «نان، خواب، توتون» را از دهانش بیرون پراند.
مثل آدمی مشغولبهكار رفتار کردم که به مخیلهاش هم نمیرسد او را میپایند. باعجله خودنویس را از جیبم بیرون كشیدم، بازش کردم، پشت نزدیكترین میز نشستم و پرسشنامه را سمت خودم کشیدم.