۱۳۶۱، یاسوج. نويسنده، مترجم و شاعر. رمانهاي «سوءتفاهمنامه» و «نوروزدرماني» از جمله آثار تاليفي او هستند. وي آثاري از نويسندههاي مختلف از جمله روبرتو بولانيو، خوآن گابريل واسكس، آليس مونرو، جي. ام كوتسي، آلهخاندرو سامبرا و آلهخو كارپانتيه را به فارسي ترجمه كرده است. از میان ترجمههايش میتوان «شبانهي شيلي» (بولانيو) و «بهترين داستانهاي آليس مونرو» (آليس مونرو) و «دشمن» (جي. ام كوتسي) را نام برد.
برلین زیباترین شهر دنیا است و ساکنانش بافرهنگترین مردم دنیا هستند. اگر یک نخود در این موضوع تردید داشتم چقدر مایهی بیزاری میشد. مگر قیصر اینجا زندگی نمیکند؟ اگر اینجا بهترین جای دنیا نبود، مگر مجبور بود اینجا زندگی کند؟ یک روز شاهزادهها را سوار درشکهی روبازشان دیدم. خیلی قشنگاند.
دست غریبه از کیفدستی بیرون پرید و یک لولهی باریک سیاه به سوتولین داد که با درِ پیچی محکم و مهروموم سربیاش به لولهی رنگ بیشباهت نبود. سوتولین کمی معذب و سرگشته لولهی لغزان را در دست به بازی گرفت و، هرچند اتاق تقریبا تاریک شده بود، کلمهی «کوآدراتورین» را بر برچسب لوله تشخیص داد که بسیار واضح و خوانا حک شده بود.