سرزمین زندگان

آذر ۱۳۹۳

‌«عجیبه که وقتی زاناکس می‌خوری، اين‌قدر مهربون می‌شی.» زنم وقتی این را می‌گوید که بیشتر از یک‌ساعت است توی صف طولانی و مارپیچ گمرک فرودگاه در گرمای سوزان شهر کانکون معطل‌ایم. به زنم می‌گویم: «می‌دونم. برای خودم هم عجیبه.»