خبرنامه سی‌ودوم – شماره تیر ۹۶ – ویژه تابستان – ماهنامه‌ی داستان همشهری نمایش این ایمیل روی وب
داستان همشهری

دوستان داستان
سلام

ویژه‌نامه‌ی تابستانی داستان را با موضوع آفریقا گرد آورده‌ایم. دو سال گذشته نیز این ویژه‌نامه را به‌ترتیب به ادبیات حوزه‌ی بالکان و تاریخ و فرهنگ کشور ژاپن اختصاص دادیم و همان‌طور که وعده داده بودیم این روند پرداختن به ادبیات سرزمین‌های مختلف کماکان در دستور کار مجله قرار دارد. آفریقا از دیرباز برای همه‌ی ما سرزمین اسرار و افسانه‌ها بوده؛ سرزمینی که زندگی اقوام و قبیله‌هایش با باورها و آیین‌هایی گره خورده که ریشه در قصه و حکایت دارند اما این همه‌ی آفریقا نیست.

تصویری‌که در ادامه می‌بینید، جلد شماره‌ی تیر ماهنامه‌ی داستان همشهری است. خوشحال می‌شویم نظرتان را در مورد تصویر جلد و مطالب این شماره به همین ایمیل ارسال کنید.

تصویر روی جلد شماره تیر ۹۶
مبادله‌ی داستانی

یادداشت سردبیر

داستان‌ها، با وجود ابعاد خلاقانه‌شان، کمابیش ریشه در واقعیت زندگی دارند. با این تفسیر شاید بتوان گفت هر مخاطب با خواندن داستانی از مردمان سرزمینی دیگر قدمی به سوی شناختن مردم آن دیار و تجربه‌هایی که از سر گذرانده‌اند برمیدارد. این امید شاید همان چیزی باشد که بتواند در دنیای پرتب‌وتاب این روزها آدم‌ها را، از هر قوم و نژادی، به هم نزدیکتر کند و ما را به‌سوی جهان همدل‌تری پیش ببرد. ادامه …

 
فهرست

با آثاری از

سیف‎‌الله صمدیان ● محسن پاک‌آیین ● اصغر عبداللهی ● نفیسه مرشدزاده ● محمدطلوعی ● مریم منوچهری ● میثم شاه‌بابایی ● محمدرضا زمانی ● آیین نوروزی ● وله سوینکا ● جی.ام کوتسی ● بن اُکری ● احمد خالد توفیق ● هشام مطر ● بینیاوانگا واینا آینا ● چیماماندا انگوزی آدیچی ● ایمبولو امبوئه ● هلن اویِیِمی
فهرست کامل …

ایکس وای زد آفریقا

روایت سیف الله صمدیان از سفر به اوگاندا
با عباس کیارستمی

کیارستمی چیزی از درونش گفت که توی ذهنم ثبت شد. اینکه الان خیلی‌ها فکر می‌کنند فیلمساز میخواهد بگوید یکی از یک میلیون و ششصد هزار، نجات پیدا کرد یا اروپا جای بهتری برای زندگی است اما کیارستمی نگران بود، میگفت از کجا معلوم این بچه خوشبخت شود، شاید اگر در کشورش می‌ماند پناه رواتری نصیبش میشد یا اصلا احساس خوشبختی بیشتری با طبیعت خودش پیدا می‌کرد. بیشتر …

 
ایستگاه ناشناس

داستانی از نفیسه مرشدزاده

شهره مقنعه را مثل همان وقتی که معلم‌ها او را اشتباه گرفته بودند جلو کشید، شانه‌ها را شل کرد و دوباره خودش را در آینه‌ی دستشویی ایستگاه دید. بعد بلندبلند خندید. مادر پسرک هول شد که با این زن عجیب تنها مانده. از ترس، پاهای لرزان و استخوانی پسر به نظرش پاک آمدند. شیلنگ را گذاشت سر جایش. شهره دلش شیطنت خواست. شیطنت شهریورهای بچگی. هوا بوی بازی می داد.
بیشتر …

دده مربی ها

عکس‌هایی از مربیان آفریقایی در ایران دوره‌ی قاجار

آفریقایی‌هایی که در دوره‌ی قاجار به ایران می‌آمدند، جایگاه‌های متفاوت اجتماعی‌ای داشتند. از میان آن‌ها گروهی هم بودند که به‌عنوان مربی به ایران و برخی کشورهای اسلامی نظیر ترکیه‌ی عثمانی آورده می‌شدند و پس از طی کردن دوره‌های آموزشی، به تربیت برخی از فرزندان خاندان سلطنتی و رجال حکومتی می‌پرداختند. این مردمان صبور، آنقدر مورد وثوق قرار می‌گرفتند که در منازل می‌ماندند و همان‌جا همسر اختیار می‌کردند و پیر می‌شدند. فرزندانشان هم در همان خانه‌های رجال یا اندرونی‌های سلطنتی می‌بالیدند و از مراحم صاحبخانه، همتراز فرزندان خانواده برخوردار می‌شدند.
بیشتر …

 
آدم‌های دور، آدم‌های نزدیک

جهانگردی که کنیا و اوگاندا را رکاب زد

قبل از سفر مثل همه یک تصویر کلیشه‌ای از آفریقا در ذهن داشتم: قاره‌ای درندشت و داغ با بیابان‌هایی تمام‌نشدنی و جنگل‌هایی گرم و مرطوب و تودرتو و حیواناتی ناشناخته و از همه مهم‌تر مردمی کاملا متفاوت. تفاوت از رنگ پوست شروع می‌شد و به فرهنگ و آداب و رسوم که می‌رسید، زاویه آنقدر باز می‌شد که انگار هیچ‌چیز در عالم نمی‌توانست ما را به آنها ربط دهد. قبیله‌ای سیاه‌پوست و بدوی که دور آتش حلقه زده‌اند، وردهایی را تکرار می‌کنند و هیچ از غریبه‌ها خوششان نمی‌آید اما من دقیقا به قصد دیدن همین مردم سیاهپوستِ متفاوت و چشیدن طعم زندگیشان آفریقا را انتخاب کرده بودم. پس باید ترس را کنار می‌گذاشتم.
بیشتر …

جایی که می‌خواستم
جاودانه‌اش کنم

گفت‌وگو با چیماماندا انگوزی آدیچی؛ نویسنده‌ی شناخته‌شده‌ی نیجریه

آرینزه ایفیکاندو سردبیر نشریه‌ی میوز که یکی از مطرح‌ترین نشریات ادبی نیجریه است در این مصاحبه با آدیچی از فرایند نوشتن، فلسفه و تجربه‌های خواندن و زندگی دوگانه‌اش به‌عنوان نویسنده‌ی مهاجر و نویسنده‌ی بومی حرف می‌زند.
بیشتر …

 
تاریکخانه

همه‌مان عادت‌ها و وسواس‌هایی داریم که می‌خواهیم از دیگران پنهانش کنیم، چیزهایی که گاهی خودمان هم از مواجهه با آن سر باز می‌زنیم. «تاریکخانه» آنجا است که با این پیچیدگی‌ها و تضادهای شخصیتیمان شوخی کنیم، آنجا که می‌شود به خودمان بخندیم. در این بخش قرار است هر شماره، یک نویسنده نقابش را بردارد و تصویر کمتر دیده‌شده‌ای از شخصیتش را برایمان رو کند و رویش را تو روی مخاطبان باز کند.
بیشتر …

مسابقه هفتادوپنجم

داستان یک‌خطی

این هفتادوپنجمین مسابقه‌ی داستان‌نویسی یک‌خطی یا همان دیالوگ‌نویسی برای کاریکاتور است. ماجرا، خیلی ساده از این قرار است: با توجه به تصویر، حداکثر در بیست کلمه دیالوگی طنزآمیز بنویسید.
مهلت ارسال: ۵ مرداد ۹۶
نمایش تصویر در اندازه‌ی بزرگتر …

 
راه‌های ارتباطی با داستان

می‌توانید داستان را در تلگرام دنبال کنید و علاوه بر ایمیل و کامنت سایت جواب مسابقه یک‌خطی را از طریق تلگرام برای ما ارسال کنید:

telegram.me/dastanmag

از لحظاتتان با داستان عکس بگیرید و به آدرس اینستاگرام ما ارسال کنید:

instagram.com/hamshahridastan

مجله را بخوانید و ما را از نظراتتان در مورد بخش‌های مختلف باخبر کنید. نظرات دقیق و مفصل شما به ما و نویسندگان کمک می‌کند تا محتوای مجله را به سلیقه شما نزدیک‌تر کنیم.

نظراتتان را درباره‌ی جلد و سایر قسمت‌های مجله در پاسخ به همین ایمیل با ما در میان بگذارید.

این خبرنامه، محرمانه‌ و ویژه‌ی اعضای سایت داستان است و امتیازی ویژه برای گروه مخاطبان وفادار مجله به شمار می‌رود.

از اینکه تصویر جلد را تا روز انتشار شماره‌ی جدید در فضای مجازی منتشر نمی‌کنید از شما سپاسگزاریم.

برای ارتباط با تحریریه مجله به این صفحه مراجعه کنید.


با استفاده از تنظیمات حساب کاربری خود در سایت داستان، می‌توانید دریافت این خبرنامه را لغو کنید.
تمامی حقوق برای ماهنامه‌ی داستان همشهری محفوظ است.
View on the Web  |   Visit our Website  |   Contact Us  |   Unsubscibe