|
دوستان داستان سلام
تصویریکه در ادامه میبینید، جلد شمارهی مرداد ماهنامهی داستان همشهری است. خوشحال میشویم نظرتان را در مورد تصویر جلد و مطالب این شماره به همین ایمیل ارسال کنید.
|
|
| ملال شیرین | یادداشت سردبیر روزهای کشدار و رخوتناک مرداد گنجی است که میشود در آن همهچیز جست. آرامشی که در بقیهی روزهای سال کمتر است، استغنایی که از طولانی بودن روزها میآید. انگار میشود در این روز طولانی هزار کار کرد و هنوز تمام نشود. میشود به روزگاری سرآمده رفت و در پناه خنک کوچهباغی گم شد و برگشت. ادامه … | |
|
| فهرست | با آثاری از محمود حسینیزاد ● فریدون صدیقی ● اصغر عبداللهی ● مریم مویدپور ● محمد تقوی ● علی عبداللهی ● فروغ کشاورز ● فیروزه گلسرخی ● کامران محمدی ● رضا مختاری ● آیدین عالینژاد ● فیلیپ راث ● رفیق شامی ● بیلی کریستال ● مارتین موزباخ ● ایمی تن ● فرانسوا بن ● پتر اشتام ● بریجیت کویین ● یودیت هرمان فهرست کامل … | |
|
|
| در آستانه | روایت محمد تقوی از کوروش اسدی ماه پیش جامعهی ادبی ایران یکی از نویسندگان مطرحش را از دست داد. کورش اسدی که شیفتگیاش به لحن و زبان، او را در نوشتن و بیان فضاهای بدیع، جسور کرده بود. در متنی که میخوانید محمد تقوی بامرور خاطرات رفته، از کورش اسدی جوانی میگوید که نکتهسنجی و وسواس را از همان روزها داشته. کورش اسدی از مرز گذشت یا به قول شاملو سر خماند و از آستانه عبور کرد. سال آینده لابد از اول تیر، شاید هم از اواخر خرداد، ژورنالیستها شروع میکنند به فعالیت برای سالگرد او. لابد همهی ما هم بهنوعی در این فرآیند شرکت میکنیم. بیشتر … | |
|
| میانفصل تابستانی: داستانهای آلمانی | یادداشت محمود حسینی زاد، دبیر مهمان داستان روابط ایران با آلمان و کشورهای آلمانیزبان گسترده بوده و هست اما در زمینهی ادبیات این گستردگی اتفاق نیفتاده. آثار زیادی از این زبان به فارسی ترجمه نشدهاند و اگر هم شده پراکنده و عمدتا از زبانهای واسط. حالا چند سالی است که خوانندهی فارسیزبان جز گوته و هاینریش بل و اشتفان تسوایگ و کافکا، با چهرههای جدید و سبک و شیوهی دیگری از ادبیات آلمانیزبان آشنا شده است. با آثاری که اکثرا هم از زبان اصلی برگردانده شده. برای این بخش جمعوجور هم همین راه را انتخاب کردیم؛ چهار داستان و نوشته از چهار نویسندهی حال حاضر. بیشتر … | |
|
|
| گلهای سرخ ودروغها | داستانی از مارتین موزباخ هنوز من را همان دانشآموز نجیبی میدانستند که مشقش را مرتب مینویسد، برای امتحان منظم درس میخواند، نمرههای خوب میآورد و به معلمان و اولیای خود دروغ نمیگوید. این زندگی شده بود عینهو دیواری نامرئی که باید به مرور زمان در لحظهای نامعلوم ولی ضروری به آن میرسیدم و از آن میگذشتم؛ دیواری که دانشآموز تنبل، بیاستعداد، بیخاصیت و متقلبی را ـ که میدانستم خودم هستم ـ از منی که نبودم جدا میکرد، ولی آنقدر مظلومنمایی کرده بودم که اطرافیانم کذب پشت دیوار را باور داشتند نه خود حقیقیام را. بیشتر … | |
|
| کشتۀ ایران | گزیدهای از زندگینامهی بارتلمی سمینو ژنرال جنگهای ایران و روس ولیعهد کشور ایران موسوم به عباسمیرزا پسر فتحعلیشاه طبق رسوم مملکتی در تبریز مقیم بود و در اولین مرتبه که از ایشان ملاقات به عمل آوردم بینهایت اظهار خوشوقتی از ورود اینجانب به تبریز نمود. من هم از این حسن نظر و محبت ایشان به فرانسویان بسیار خرسند و از همان روز بعد از ملاقات صمیمیتی بین ما ایجاد گردید و از من خواهش کرد بیشتر اوقات خدمتشان برسم. با اینکه در مواقع ملاقات مفصلا سرگذشت زندگانی خود و همچنین از جنگهای اروپا که شرکت داشتهام کراراً تعریف کرده بودم معهذا شاهزاده از تکرار آنها خسته نمیشد و مخصوصا از شرح جنگهای معروف ارتشهای ناپلئون بناپارت اغلب سوال مینمود. بیشتر … | |
|
|
| دست برنده | چند روایت از چپدستی ویژگیهایی مثل ماهگرفتگی، چشمهای دورنگ یا چپدستی تفاوتهاییاند که در عین طبیعیبودن میتوانند آدمها را به سوژههایی خاص تبدیل کنند. این برچسبهای جالب، خوب یا بد به نشانه تبدیل میشوند و در همرنگی جماعت آدمها را به چشم میآورند و در معرض برخورد قرار میدهند؛ برخوردهاییکه هرکدام میتواند یک داستان باشد، در یک تجربهی این شماره سراغ یکی از این تفاوتها، چپدستی، رفتهایم. بیشتر … | |
|
| دروغهای عظیم و زیبا | گفتوگو با جولین بارنز دربارهی دنیای درونی نویسنده بارنز، داستاننویس و منتقد انگلیسی و برندهی منبوکرز ۲۰۱۱ بهخاطر یازدهمین رمانش، درکِ یک پایان، در گفتوگوی زیر به پرسشهای بالا پاسخ میدهد. بارنز در خانوادهای فرهنگی زیر نظر پدر و مادری تربیت شده که هر دو معلم زبان فرانسه بودهاند. برادرش جاناتان بارنز هم فیلسوف شناختهشدهای است. برخی از رمانهای بارنز در سالهای اخیر به فارسی ترجمه شدهاند. بیشتر … | |
|
|
| تاریکخانه ۲ | زنی که زیاد آرایشگاه نمیرفت - فروغ کشاورز همهمان عادتها و وسواسهایی داریم که میخواهیم از دیگران پنهانش کنیم، چیزهایی که گاهی خودمان هم از مواجهه با آن سر باز میزنیم. «تاریکخانه» آنجا است که با این پیچیدگیها و تضادهای شخصیتیمان شوخی کنیم، آنجا که میشود به خودمان بخندیم. در این بخش قرار است هر شماره، یک نویسنده نقابش را بردارد و تصویر کمتر دیدهشدهای از شخصیتش را برایمان رو کند و رویش را تو روی مخاطبان باز کند. بیشتر … | |
|
| مسابقه هفتادوششم | داستان یکخطی این هفتادوششم مسابقهی داستاننویسی یکخطی یا همان دیالوگنویسی برای کاریکاتور است. ماجرا، خیلی ساده از این قرار است: با توجه به تصویر، حداکثر در بیست کلمه دیالوگی طنزآمیز بنویسید. مهلت ارسال: ۵ شهریور ۹۶ نمایش تصویر در اندازهی بزرگتر … | |
|
|
مجله را بخوانید و ما را از نظراتتان در مورد بخشهای مختلف باخبر کنید. نظرات دقیق و مفصل شما به ما و نویسندگان کمک میکند تا محتوای مجله را به سلیقه شما نزدیکتر کنیم.
نظراتتان را دربارهی جلد و سایر قسمتهای مجله در پاسخ به همین ایمیل با ما در میان بگذارید.
|
|