منتظر عكسهای هوشربايتان هستيم.
- برچسبها: عکاسی برای داستان، مسابقه
منتظر عكسهای هوشربايتان هستيم.
دانشجو میرود سر کلاس، میرود آزمایشگاه، میرود جلسهی سخنرانی، میرود ژتون غذا میگیرد، میرود ناهار میخورد، میرود هزار کار دیگر میکند و آخرسر برای خواب برمیگردد خوابگاه. مثلا برای خواب. خوابگاه پسرانه، خوابگاه آقایان، خوابگاه برادران یا هر پسوند دیگری که به آن بچسبانید، تفاوت عمدهای با خوابگاه دختران دارد. فرقش در شلختگی و باریبههرجهت بودنِ ساکنان یلخی و بیخیالش است. تصویر آبان از این واقعیت یک قدم هم فراتر رفته بود. نمیدانیم چرا ولی شرکتکنندگانِ مسابقهی آبان دستمان را توی حنا گذاشتند. بیشتر شرکتکنندگان حتی بهقدر سر ناخنی هم تخیل خرج نکرده بودند و قلبمان از خواندن جملههای بیربط به درد آمد. بنابراین آقای میثم نوابی تنها و تنها برندهی مسابقهی آبان معرفی میشوند.
برندهی مسابقهی آبانماه:
ميثم نوابی: «وقت رفتن دستشویی رو خاموش کنید، شیر پنکهدیواری رو ببندید، پنجرهها رو جارو کنید. من رو هم بیدار کنید.»
منتظر عكسهای هوشربايتان هستيم.
شاید همان تضادِ گلدرشتِ تصویر مهرماه برای نوشتن جملهی طنزآمیز کافی بود؛ لپتاپِ دستِ دانشآموز غارنشین در عصر حجر. لابد بهخاطر اپل بودنش بوده که بخش بزرگی از شرکتکنندهها پای مرحوم استیو جابز را به پاسخهای مسابقهی مهرماه باز کردهاند. تقریبا همهی این دستهی جابزی هم بینمک از کار درآمدند. البته در هر زمان و مکان و موقعیتی، بالاخره استثنایی هم پیدا میشود، مثل خانم مژگان سلمانزاده.
این سهنفر برندگانی هستند که از بین حدود دویست شرکتکنندهی مهرماه خدمتتان معرفی میشوند:
برهان احمدی: «صدبار گفتم اول آتیش، بعد برق، بعد لپتاپ.»
حامد پورعابدين: «صد دفعه گفتم خوردنی با خودتون سر کلاس نیارین.»
مژگان سلمانزاده: «برو کاردستی استیو رو پس بده و ازش عذرخواهی کن.»
منتظر عكسهای هوشربايتان هستيم.
منتظر عكسهای هوشربايتان هستيم.
آخرین دیدگاهها