جاي خالي قاب‌ها

عکس‌ها: سامان عباسی

یک خاطره

چهار تصویر از جای خالی قاب‌ها

دیوارهای لخت، تکه‌های آشغال روی موکت‌، برگه‌های بریده‌ی روزنامه و بطری خالی مایع ظرف‌شویی توی کابینت و چند لکِ هندسیِ لج‌باز روی دیوار؛ این آشناترین تصویر خانه‌های خالی‌شده است. تکه‌های آشغال به چشم‌برهم‌زدنی جمع می‌شوند، بطری خالی و روزنامه‌ها دور انداخته می‌شوند اما لکه‌های هندسی همان‌طور لج‌باز و مصرّ روی دیوار می‌مانند. جای خالی قاب‌ها به اندازه‌ی اثر انگشتِ روی دستگیره‌های در، مجهول و غیرقابل حدس‌‌اند. می‌شود ساعت‌ها در خانه‌ی خالی چرخید و هیچ‌وقت نفهمید جای این مستطیل حک‌شده روی دیوار یا آن بیضی بالای طاقچه چه بوده. عکس یادگاری از عروس و دامادی قدیمی؟ عکس فرزندی که مرده؟ تابلوی منبت‌کاری؟ کوبلن دست‌دوز مادربزرگ؟ یا پوستری ساده با طرح خانه و درخت و حصار؟
قاب‌ها جور نفرین‌شده‌ای از خودشان رد به جا می‌گذارند. جوری که جای خالی‌شان فقط با قابی شبیه و هم‌اندازه‌ی خودشان پر شود. چرا؟ چون هیچ‌وقت کسی خودشان را نمی‌بیند، می‌خواهند خودی نشان بدهند؟ می‌خواهند بگویند ما را ببینید؟ خودِ ما را ببینید. هرچند کوتاه. هرچند در فاصله‌ی پر و خالی شدن یک خانه.

جاي خالي قاب‌ها

جاي خالي قاب‌ها

ادامه‌ی این مجموعه‌عكس را می‌توانید در شماره‌ی پنجاه‌وچهارم، ارديبهشت ۹۴ ببینید.