قبل از آنکه پای پادشاهان قاجار به نمایشگاههای جهانی باز شود، سفرای ایران در اروپا، به خصوص فرانسه، چشم و گوش پادشاه برای رویت و گزارش ماوقع بودند. متن زیر را که احتمالا اولین نمونه از چنین گزارشهایی است، امیرنظام گروسی، سفیر وقت ایران در پاریس، در ۱۲۴۶ شمسی برای ناصرالدینشاه نوشته است. قلم امیرنظام قدرتمند است و توصیفهایش در عین شرح نمایشگاه، ظرافتهای ادبی دارد. این قلمِ همان امیرنظام است که زبان فرانسه را مانند فارسی سخن میگوید و هفتهای یک شب با ناپلئون سوم و ملکهی اوژنی شام میخورد و نرد میبازد. در گزارش او هم حس وطنپرستی مشهود است و هم نگرانیاش برای آتیهی ایران. از تلاشهایش برای ساختن غرفهی ایران و افزایش مساحت آن با تصرف بخشی از غرفهی ژاپن میگوید و حسرت میخورد که چرا یکی دو بسته از بارها به سلامت به نمایشگاه نرسیده و ضایع شدهاند و چرا پادشاه ایران برخلاف پادشاه عثمانی به نمایشگاه نیامده است.
سفارت اعلیحضرت شاهنشاه ايران در پاريس
قبلهگاها،
بدون تملق و ریا عرض مینمایم که جنابعالی در تدارک و تهیهی اسبابها و فرستادن آنها به پاریس خدمت عمدهای به دولت کرده و برای عامهی ملت ایران افتخار و اشتهار بزرگی تحصیل فرموده و بر کمترین غلام است که تشکرات بینهایت خود را از تقویت و توجهی که در این باب مبذول داشتهاند، خدمت جنابعالی عرض نمایم. اگرچه، خود کمترین چند روز دیگر از پاریس حرکت کرده، بعد از شرفیابی آستان همایون، تفصیل احوال مشروحاً عرض خواهم کرد اما در این عریضه حاصل و خلاصهی کارها و مطالب متعلقه به اکسپوزیسیون و امتعهی دولت علّیه را بدین تفصیل عرض مینمایم.
اولا وقتی به موجب اعلام تلگرافیِ جناب جلالتمآب وزیر امور خارجه معلوم و محقق شد که وکلای دولت سههزار تومان مخارج لازمهی اکسپوزیسیون را برای آنقدر جایی که از جانب دولت فرانسه به جهت ما معین کرده بودند قبول نفرمودهاند، لابد و ناچار از ششذرع در شصتذرعِ جایی که برای ما منظور کرده بودند، ششذرع در هشتذرعِ آن را مخصوص خود قرار دادیم و مابقی را واگذاشتیم و در آنقدر زمین دو اوطاق و یک کریاس به طرح و طرز عمارتهای خودمان ساخته و آماده کرده بودیم و برای اتمام این بنا به قدر یکهزار و پانصدتومان خرج شده بود و بعد از وصول اسبابها، لازم و واجب و داعی و مقتضی شد که جای خود را وسعتی بدهیم و بر آنچه هست بیفزاییم. و چون همهی جاها را تقسیم کرده و تصاحب نموده بودند، بعد از سعی و اهتمام زیاد و تقویت و حمایت موسیو روآژ، وزیر دربار و رئیس کل اکسپوزیسیون، به قدر بیستوچهار ذرع دیگر از جایی که برای دولت ژاپون مقرر شده بود، قطع کرده به تصرف ما دادند و بدین واسطه اگرچه به قدر هزارتومان دیگر برای ما تفاوت خرج به هم رسید، اما جای امتعهی دولت علّیه در جنب امکنهی سایر دول که هر یک صدهزار و دویستهزارتومان خرج کردهاند، جلوه و نمایش مخصوصی به هم رسانید. و اگر به نظر جنابعالی میرسید که دیگران چقدر هم خرج کرده و چگونه جاها ساختهاند، تصدیق میفرمودید که دولت علّیهی ایران میبایست دهمقابلِ این مبلغ را در این کار صرف نماید و بعد از اتمام بنا اسبابها را بهطور خوشی در آنجا قرار دادهایم و از هر جهت که تصور بفرمایید، مطبوع و مستحسن واقع شده.
از روزی که اسبابها گسترده شده، علاوه بر آنکه هر روز چندینهزار نفر از مسافرین اقطار عالم آمده و امتعهی مخصوصهی دولت ایران را ملاحظه کردهاند، همهی سلاطین و شاهزادگان بزرگ نیز که در این مدت به پاریس آمده و رفتهاند، اسبابها و امتعهی دولت علّیه را به نظر دقت ملاحظه کرده، تعریف و تحسین نموده و چند قطعه از اسبابها را برای خود خریدهاند. تا حال، همهی قالیها و قالیچهها و گلدوزیهای کوچک کارِ رشت و نزدیک به همهی اسبابهای خاتم و قاب آیینههای مُذهّب و قدری از شالها و سوزندوزیها، بهاضافهی قیمت مقررهی آنها فروخته شده و آنچه باقی مانده، روفرشیهای بزرگ گلدوزی و دارایی کارِ رشت و اکثر شالهای کارِ یزد و کرمان است که اولا در اصل قیمت قدری گراناند و علاوه بر آن، غالب آنها در خور طبع و باب سلیقهی مردم این ممالک نیست. و علی ای حال چون دو ماه دیگر به آخر اکسپوزیسیون مانده، ظن غالب این است که همهی اسبابها به خوبی و مقرونبهصرفه فروخته شود. از سیزده لنگه باری که فرستاده بودند، یک عدلش که مشتمل بر اقمشهی حریر یزد و کاشان بود در راه به آب افتاده، و به قدر چهل پارچه از اسبابها را ضایع و معیوب کرده و فروختن آنها مشکل به نظر میآید. از جانب دولت فرانسه و هر دولتی که اسباب و امتعهی خود را به اکسپوزیسیون پاریس فرستادهاند، چند نفر از اهل خبره و ارباب بصیرت را مامور کرده و این جماعت شغل و کار و ماموریت ایشان منحصر بر این است که همهی اسباب و آلات و اجناس و امتعهی موجودهی در اکسپوزیسیون را جزوبهجزو و فصلبهفصل بازدید و ممیزی نمایند و نیک و بد و ترقی و تنزل و تفاوت درجات آنها را نسبت به سنخ و جنس خودشان تشخیص و تمییز بدهند تا از جانب دولت فرانسه که بانی و موسس این بساط بزرگ است، بر طبق تصدیق آنها پاداش داده شود. بنابراین کمترین نیز موسیو بومون را که یکی از معارف و اهل خبره است از جانب دولت علیه مامور و منصوب کرده در سلک سایر مامورین و ممیزین قرار گرفت و وقتی که اسباب و امتعهی دولت ایران را بازدید و ممیزی کردند، قالیها و تذهیبکاریهای ما را در درجهی اول قرار داده، برای هر یک از آنها یک قطعه مدال طلا معین کردند و گلدوزیهای کارِ رشت و سوزندوزیها و شالهای کرمان و یزد را درجهی دویم قرار داده، برای همهی آنها یک قطعه مدال نقره مقرر شد و برای اسبابهای دیگر سرهمرفته یک قطعه مدال نقره تصدیق نمودند که انشاالله تعالی آنها را با خودم آورده به خاکپای همایون اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی روحنا فداه، عرض و تقدیم خواهم کرد و بهمناسبت این مقام خدمت جنابعالی عرض مینمایم که اعلیحضرت سلطان عثمانی هم که دو روز پیش از این وارد پاریس شدهاند در این مجلس عالی حاضر بود، افسوس که اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی روحنا فداه تشریف نیاوردند و حال آنکه قصد و نیت اعلیحضرت ولینعمت همایون ما به تشریف آوردنِ فرنگستان بر قصد و نیت اعلیحضرت سلطان سبقت داشت، و موانع عزیمت اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی روحنا فداه از موانع عزیمت اعلیحضرت سلطان کمتر میبود و میتوانستند که افتخار و اشتهار و فضیلت سبقت را مخصوص به شخص همایون خود قرار دهند. حالا هم اگرچه این فرصت بزرگ فوت شد اما باز هم تلافی و تدارک آن ممکن است و هر وقت تشریف بیاورند، منافع و فوایدی را که منظور است، برای دولت و ملت خود تحصیل خواهند فرمود. خیلی دریغ بود که هیچیک از ارکان دولت و اعیان مملکت خودمان میل نکردند و به صرافت آن نیفتادند که آمده این بساط بزرگ و مجمع عامهی ملل را ببینند.
این است خلاصهی مطالب و نتیجهی اعمال متعلقه به اکسپوزیسیون که اجمالا خدمت جنابعالی عرض شد و کمال امیدواری دارم که خود کمترین هم تا ده روز دیگر از پاریس حرکت کرده در اواخر شهر ربیعالثانی شرف خدمت جنابعالی را دریابم و گزارش را مشروحتر از این عرض نمایم. زیاده مصدّع نمیشود.
سهشنبه ۲۹ شهر صفر ۱۲۸۴ ه.ق. حسنعلی امیرنظام گروسی
* کتابخانهی شمارهی یک مجلس شورای اسلامی(انتقالي از کتابخانهی مجلس سنا) ، شمارهی مدرک: IR10- 32344