تابستان که میآید با خودش فراغ بال میآورد. حتی برای همهی آنهایی که سالهاست از درس و مدرسه و دانشگاه فارغ شدهاند، شروع تابستان هنوز یک شوق کودکانه را در دل بیدار میکند. شوق روزهای طولانی و پربرکت. روزها که طولانیتر میشوند عرض زندگیمان هم انگار بیشتر میشود. انگار مجال پیدا میکنیم به قفسهی زندگی روزمره، یک طبقه اضافه کنیم و رویش برای کارها و تفریحات کوچک و محبوبمان جا باز کنیم. وسوسههای کوچکی که در طول سال در قلک ذهنمان پسانداز کردهایم تا در روزهای بلند تابستان خرجشان کنیم. خواندن یک کتاب خوب، مرور یک داستان بلند، دیدن یک فیلم تازه و … . حالا که وقت فراختر است فرصت پیدا میکنیم کنار کار و بار روزمره نیمنگاهی هم به اینها داشته باشیم. ویژهنامهی تابستانی ماهنامهی داستان را با صفحات بیشتر و داستانهای طولانیتری فراهم کردهایم تا در روزهای بلند و پرخیال تابستانی بیشتر در کنارتان باشیم.
دربارهی این شماره:
يك در ویژهنامهی تابستانی نگاه ویژهتری به بخش داستان داشتهایم. یکی از افقهایی که ماهنامهی داستان از ابتدا در بخش ترجمه برای خود ترسیم کرده است، شناسایی و معرفی نویسندگان مطرح اما کمتر شناختهشدهی ادبیات جهان به مخاطبان ایرانی بوده و در این راستا نویسندگانی از بیش از سی ملیت مختلف (که در نمایهی شمارهی ۵۰ ماهنامهی داستان به تفصیل به آنها اشاره شد) به خوانندگان مجله شناسانده شدهاند. در تکمیل این روند در این شماره به همت گروه ترجمه، رویکرد جدیدی را آغاز کردهایم: یک پروندهی داستانی ویژهی نویسندگان یک حوزهی جغرافیایی که در این شماره به منطقهی بالکان اختصاص دارد و میکوشد با ارائهی منتخبی از آثار نویسندگان این حوزه (در بخش داستان) و بررسی خاستگاه فرهنگی و فضاسازی این آثار (در قالب گفتوگو و میزگردی در بخش دربارهی داستان) مخاطب را با فضاهای جدید ادبی آشنا کند. امیدواریم در آینده نیز بتوانیم این روند را ادامه دهیم.
دو تیرماه امسال با ماه مبارک رمضان مقارن است. روایت «ای خفته برخیز» به قلم محمدرضا زائری در بخش دربارهی زندگی و بخش روایتهای داستانی در این شماره به این موضوع اختصاص دارد. «چگونه توانی او را کشت؟» در بخش روایتهای داستانی به شرح شهادت امام علی(ع) میپردازد و «دور ضریح مبارک بیشمع است» و «با پای پیاده، بیزاد و راحله» در وصف ارادت تاریخی ایرانیان به این امام و شرح مرارتهایی است که به شوق زیارت عتبات عالیات برخود هموار میکردهاند و میکنند.
سه در ادامهی انتشار ناداستان (نانفیکشن)های بلند، در این شماره ترجمهی یک چهرهنگاری(پروفایل) را برایتان در نظر گرفتهایم؛ از نویسندهی بزرگ گی تالس که او را از پیشگامان روزنامهنگاری ادبی میدانند. شما را به خواندن این متن دعوت میکنم.
چهار به روال سال گذشته از این شماره پس از وقفهای چندماهه مجموعههای دنبالهدار جدیدی را در بخش پایان خوش آغاز کردهایم. داستان دنبالهدار «سالاد فصل»، «بنفشچرکتاب» که ادامهی نوشتههای نویسندهی پرمخاطب این صفحات، ارما بومبک است و صفحهی «پایان باز» که برای اولین بار به تکنوشتههای طنز از نویسندگان مختلف خارجی اختصاص یافته است.
پنج در شمارهی پیش همزمان با پنجمین سالگرد تولد داستان تغییراتی فرمی در گرافیک جلد مجله ایجاد کردیم و از شما خواستیم که ما را از نظراتتان دربارهی این تغییرات آگاه کنید. در طول ماه گذشته بازخوردهای مثبت و گستردهای از شما مخاطبان عزیز و همراه مجله دریافت کردیم که در آنها به تفصیل نظراتتان را دربارهی این تغییرات با ما در میان گذاشتید. ضمن تشکر از همهی كساني که ما را از نظراتشان آگاه کردند، گزارشی از این بازخوردها را در بخش بازتاب شمارهی آینده منتشر خواهیم کرد.
شش تیرماه سال گذشته فراخوان اولین دورهی جایزهي داستان تهران را اعلام کردیم. جایزهای که آیین پایانی آن سوم دیماه ۹۳ در سالن همایشهای بینالمللی برج میلاد برگزار شد و از بین ۱۳۲۶ اثر رسیده، مجموعا ۱۶ اثر برگزیده شدند و نویسندگان آنها جوایز خود را دریافت کردند. ماهنامهی داستان همشهری امسال دومین دورهی جایزهی داستان تهران را برگزار میکند. برای اطلاع از جزییات بیشتر این جایزه میتوانید صفحات پیش رو را ببینید یا به سایت جایزهی داستان تهران به نشانی dastan.ourmag.ir/dastanetehran مراجعه کنید.
هفت در طول سالهای گذشته مخاطبان زیادی از مجله درخواست تشکیل کارگاههای آموزشی داستاننویسی داشتهاند که تابهحال به دلایل مختلفی امکان برگزاری آن فراهم نشده بود. در پاسخ به خواستهی این مخاطبان گرامی، تابستان امسال ماهنامهی داستان اولین دورهی کارگاههای آموزشی داستاننویسی را با همکاری مرکز آموزش موسسهی همشهری برگزار خواهد کرد. عنوان کارگاهها و دیگر جزییات مربوط به برگزاری این دورهها را میتوانید در صفحات پیش رو یا در وبلاگ ماهنامهی داستان به نشانی dastan.ourmag.ir/blog ببینید.