تولستوی در اتاق کارش|۱۹۰۸

روایت

داستانِ آن‌هایی که داستان‌ها را می‌نویسند چیست؟ زندگی نویسنده گاهی می‌تواند روایتی باشد پر از معما که هم‌ردیف بزرگ‌ترین آثار او خواننده را به‌فکر فرو ببرد و سوال‌هایی بی‌پاسخ در ذهن او ایجاد کند. الیف باتومان، نویسنده‌ی آمریکایی، در این متن روایت معمول راجع به مرگ تولستوی را به چالش می‌کشد و از تلاشش برای اثبات قتل یکی از بزرگ‌ترین نویسنده‌های تاریخ می‌گوید.

«آیا تولستوی از مرگ طبیعی جان داد یا به قتل رسید؟» این عنوان طرح پژوهشی‌ام برای شرکت در کنفرانس بین‌المللی تولستوی بود که سه روز طول می‌کشید و در محوطه‌ی یاسنایا پولیانا برگزار می‌شد. ملکی که تولستوی در آن به دنیا آمد، بیشتر عمرش را در آن گذراند، جنگ وصلح و آناکارنینا را آن‌جا نوشت و هم‌اکنون هم مدفنش همان‌جا است.

وقتی دانشجوی دوره‌ی لیسانس بودم یکی از مقاله‌هایم در این کنفرانس پذیرفته شد. آن موقع دانشکده‌مان دو نوع کمک‌هزینه‌ی سفر داشت: اولی هزار دلار برای ارائه‌ی مقاله در کنفرانس‌های بین‌المللی و دومی دوهزاروپانصد دلار برای پژوهش‌های میدانی بین‌المللی. مشخص بود که من در دسته‌ی اول قرار می‌گرفتم ولی خب بحث هزاروپانصد دلار پول بیشتر بود و برای همین هم تصمیم گرفتم طرح یک پژوهش میدانی را بدهم. بالاخره یک معمایی وجود دارد که جوابش را نشود هیچ‌جایی غیر از خانه‌ی تولستوی پیدا کرد دیگر، مگر نه؟

سوار دوچرخه‌ام می‌شدم و از میان آفتاب سوزان تابستان خودم را می‌رساندم به کتابخانه و ساعت‌ها در دخمه‌ی سرد و سفید از نور مهتابی‌های آن‌جا، خودم را مشغول خواندن زندگینامه‌ی هفتصدصفحه‌ای تولستوی می‌کردم که هنری ترویات نوشته بود. دو فصل پاياني،‌ یعنی «وصیت آخر» و «فرار» به طور خاص توجهم را جلب کردند. بعد رفتم سراغ رساله‌ای در مورد گیاهان سمی و کمی ورقش زدم. بالاخره لپ‌تاپم را بازكردم و شروع کردم به تایپ:

«تولستوی در نوامبر ۱۹۱۰ در ایستگاه محلی قطار آستاپوفو و در وضعيتي جان سپرد که تنها می‌توان با کلمه‌ی عجیب آن را وصف کرد. ولی عجیب بودن شرایط به‌سرعت تبدیل شد به بخشی از کلیت زندگی و آثار تولستوی. مگر توقع داشتید نویسنده‌ی مرگ‌ایوان ایلیچ بی‌سروصدا سرش را بگذارد و در گوشه‌ای ساکت بمیرد؟ به همین دلیل هم مرگی که باید بیشتر مورد بررسی قرار می‌گرفت چیزی معمولی فرض شد.»
 

ادامه‌ی این زندگی‌نگاره را می‌توانید در شماره‌ی هفتادودوم، آذر ۹۵ ببینید.

*‌‌‌این متن گزیده‌ای است از روایتی که با عنوان The Murder of Leo Tolstoy در فوریه‌ی سال ۲۰۰۹ در مجله‌ی هارپرز منتشر شده است.