نخستین روز از فروردین نوروز است که گویند در این روز خداوند گردونها را از پس آرمیدگیشان به گردش درآورد و ستارگان را از پس ایستندگی روان ساخت؛ خورشید را بیافرید تا پارههای روزگار یعنی سالها و روزها و ماهها دانسته شد، پس از آنکه در نهان بودند و نخستین شمار بر آنها افتاد. در این باره گفتهاند که خدا جهان زیرین را آفرید و کیومرث را بر آن پادشاه کرد، که همین نوروز است. نیز گفتهاند آن نخستین روز از روزهای ششگانه است که خدا در آنها آفرینش کرد و آن با مهرگان دو چشم زماناند، که خور و ماه دو چشم سپهرند.
آوردهاند روز نوروز جامی سیمین پر از شیرینی به پیامبر(ع) پیشکش کردند. پرسید: «این چیست؟» گفتند: «نوروز است. جشن بزرگ ایرانیان.» گفت: «آری همانا روزی است که در آن خداوند لشکر را زنده کرد.» پرسیدند: «آن لشکر چیست؟» گفت: «کسانیاند که از دیار خود بیرون رفتند ـ هزاران تن از بیم مرگ در پی خشکسالی. پس خدا به ایشان گفت: بمیرید؛ آنگاه آنان را در همین روز زنده کرد و روانهاشان بر آنان بازگرداند و آسمان را فرمان داد که بر ایشان ببارید.» سپس از آن شیرینی بخورد و جام را میان یارانش بخش کرد و گفت: «کاش ما را هر روز نوروز باشد.»
گویند که سلیمان بن داوود(ع) چون انگشترش گم شد و از کشورش برفت، سپس که آن بعد از چهل روز بدو پس داده شد، شکوه پادشاهیاش بازگشت، شاهان به نزدش آمدند و پرندگان روی بدو آوردند؛ پس ایرانیان گفتند: «نوروز آمد.» سلیمان باد را فرمان داد که او را ببرد. پرستویی پیش آمد و گفت: «ای پادشاه! مرا لانهای است که چند تا تخم در آن است، داد بفرما و آن را خرد مکن!» پس او داد نمود و چون فرود آمد، آن پرستو با نوک خود آب آورد و آن را بر دست و روی او پاشید، یک پای ملخ هم بدو پیشکش نمود؛ پس سبب آبپاشی و هدیههای نوروزی چنین است.
دانشمندان ایرانی گویند که ساعتی در نوروز هست که سپهر روانها را برای نوسازی آفرینش میراند. گویند که نیکترین ساعتهای آن دمهای آفتاب است، چه در بامداد آن روز سپیدهدم تا بتوان نزدیکتر و نگریستن بدان خجسته میباشد؛ و آن روزی گزیده است.
در نوروز رسم بر این بوده است که مردمان به یکدیگر «شِکر» پیشکش کنند و سبب آن اینکه نیشکر همانا روز نوروز در کشور جم پدید آمد و پیش از آنگاه ناشناخته بوده است و او چون دید که نائی پر آب است و اندکی که از شیرهی آن تراویده چشید و شیرینی خوشایندی در آن یافت، دستور به برون کشیدن آب آن داد، که از آن شکر ساخته آمد.[۱]
دربارهی این شماره:
یک ویژهنامهی نوروزی داستان را به روال همیشه در صفحاتی بیشتر و پروپیمانتر از دیگر شمارههای مجله و به همراه دو هدیه برایتان تدارک دیدهایم. هدیهی اول هفت ترانهی بهاری محلی از گوشه و کنار ایران است که در لابهلای صفحات مجله با تصاویری خوشآبورنگ همراه شدهاند تا حال و هوای بهار را در طول خواندن این شماره برایتان به ارمغان بیاورند و هدیهی دوم لوح فشردهی صوتی داستان همراه ۸ ویژهی زندگینگارههای ایرانی با آثار و صدای چهارده نویسنده که همراهتان در سفرهای نوروزی خواهد بود. امیدواریم این هدیههای بهاری داستان را دوست داشته باشید.
دواسفند و فروردین امسال دو مناسبت ارزشمند را در خود جای دادهاند. روز مادر و روز پدر. شاید بیمناسبت نباشد که بهخاطر همزمانی این دو روز گرامی با انتشار ویژهنامهی نوروزی، این شمارهی مجلهی داستان را تقدیم کنیم به پدران و مادران خوب و دوستداشتنی سرزمینمان به پاس همهی مهربانیها و فداکاریهایشان. زندگینگارههای «جستوجو در باغ درونی» و «اسم پدرم لطفی بود» و «یادتان نخواهد ماند» در بخش دربارهی زندگی را با نظر به این دو مناسبت فراهم آوردهایم.
سهمدتها بود ایدهی گردآوری یک مجموعهداستان عاشقانه را در بخش داستان ایرانی مجله در ذهن داشتیم تا اینکه این شماره دیدیم بیآنکه آنقدرها هم حواسمان باشد انگار بهار حواسش بوده و کارش را کرده و به خودمان که آمدیم دیدیم هر شش داستان ایرانی این شماره با اینکه هرکدام در فضایی متفاوت نوشته شدهاند، همگی بهنوعی رنگوبویی از عشق دارند. شما را به خواندن این عاشقانههای آرام
دعوت میکنم.
چهارنوروز و تعطیلات نوروزی همیشه با سفر قرین است. در کنار مجموعهای از مطالب که در بخش روایتهای مستند با موضوع سفر برایتان فراهم کردهایم. بخش داستانها و روایتهای خارجی این شماره هم با آثاری که از هفت زبان مختلف یعنی انگلیسی، فرانسوی، آلمالی، اسپانیولی، ترکی، عربی و ژاپنی انتخاب و ترجمه شدهاند شما را با خود به گوشه و کنار جهان میبرند.
پنجبخش روایتهای داستانی این شماره با تحفهای ویژه همراه است؛ روایتی داستانی از کتاب دیدهنشدهای با عنوان «هزارویک روز» که برای نخستین بار است منتشر میشود. این کتاب که حدود سیصد سال پیش و با نگاهی به کتاب معروف هزارویک شب نگاشته شده داستانهایی تودرتو و شیرین را نقل میکند. «روز علیه شب» در این شماره گزیدهای از نخستین داستان این کتاب است و داستانهایی دیگر از این کتاب را نیز در شمارههای بعدی مجله در همین بخش خواهید خواند.
ششنوروز فرصتی برای دور هم بودن است. فرصتی برای اینکه بیشتر کنار هم باشیم و با فراغ بیشتری با خانواده وقت بگذرانیم. همین مجال فراخ با هم بودن جای خالی بعضی آدمها را در جمع خانوادهشان بیشتر به چشم میآورد. آنهایی که شغل و حرفهشان بهشان آموخته آرامش و امنیت همنوعانشان را به آسایش خودشان ترجیح دهند. این بهار جای خالی آتشنشانان حادثهی پلاسکو هم در کنار خانوادههایشان بیشتر حس خواهد شد. «سنگ، کاغذ، آتش» در بخش روایتهای مستند پردهای دیگر از جانفشانیهای آتشنشانان را پیش چشم مخاطب میگذارد. روایتی که یادمان میآورد نه برای امروز و دیروز، که سالها است وامدار ازجانگذشتگیهای آتشنشانان و همهی ایثارگرانی هستیم که با به خطر انداختن جان خود امنیت و آرامش را به ما هدیه میدهند. یاد و خاطرهی همهی این عزیزان گرامی.
هفت«زندگی دوگانهی لیلا» در بخش پایانخوش نوروزی، داستانی در دو ژانر مختلف و با هشت نویسنده است که مانند سال گذشته به شیوهی «امدادی» نوشته شده است. یک شروع داستانی مشترک که در اختیار دو گروه چهارنفره از نویسندگان قرار گرفته تا یک گروه در ژانر طنز و گروه دیگر در ژانر ملودرام آن را ادامه دهند. هر نویسنده بعد از نوشتن بخش خود، ادامهی داستان را به نویسندهی بعدی سپرده. شما را به خواندن نتیجهی این کار گروهی خلاقانه دعوت میکنم.
هشت مخاطبان پیگیر مجله با صفحهی مسابقهی پیامکی آشنا هستند. صفحاتی که در هر شماره این امکان را فراهم میآورند تا مخاطبان به داستانها و روایتهای مورد علاقهشان امتیاز دهند و نتیجهی این امتیازها در شمارهای دیگر منعکس میشود. به روال سالهای گذشته مجموع رایهای مخاطبان را به داستانها و روایتهای سال گذشتهی مجله در جداولی تنظیم کردهایم که نتیجهی آن را میتوانید در صفحات ۳۸۸ و ۳۸۹ این شماره ببینید. امیدواریم سال آینده نیز شاهد مشارکت هرچه بیشتر شما، هم در بخش نظردهی پیامکی و هم در بخش بازتاب مجله باشیم. مثل همیشه یادآوری میکنیم که نظرات و خوانشهای شما بر مطالب مجله ـ بهخصوص بازخوردهایی که مفصلتر و باجزئیاتتر هستند ـ هم برای نویسندگان آثار مغتنم است و هم این امکان را برای ما فراهم میکند تا مجله را به سلیقهی مخاطبانش نزدیکتر کنیم.
نه به روال هر سال داستان را به آنها که دوستشان دارید عیدی بدهید. امسال صفحهی بسمالله ویژهنامهی نوروزی را با طرحی متفاوت برایتان تدارک دیدهایم. تقدیمنامچهای که این امکان را فراهم میکند تا اسمی را که دوست دارید به همراه اسم و امضای خودتان در این صفحه بنویسید و به دوستان و آشنایانی که میخواهید با هدیهای خواندنی خوشحالشان کنید عیدی بدهید. فراموش نکنید پیش از هدیه دادن عکسی هم از این صفحهی تقدیمنامچه که با دستخط خودتان پر کردهاید بگیرید و برایمان بفرستید تا به نام خودتان در کانال و صفحههای اجتماعی مجلهی داستان منتشر شود.
نوروزتان خوش.