از وقتی پای تلگراف به ممالک شرقی وارد شد، زندگی تغییر یافت. گفتوگویی که سر صبر بود و بایستی چاپاری کاغذنوشتهها را پیاده و سواره میرساند، مفارقتها و دوریهایی که موافقت و صمیمیت میساخت، تغییر کرد. تلگراف این سلوک را تغییر داد. این وسیلهی نوظهور مانند بسیاری از اسباب فرنگیساز ابتدا به خدمت دولت و دربار درآمد تا با آن اخبار ولایات راحتتر و سریعتر در مملکت بگردد. این تلگرافهای سوال و جواب چون از هر ولایتی به شمارههای بسیاری میرسید، مستوفیان تلگرافخانه آنها را در دفاتری مینوشتند تا رجوع دوباره به آنها و ترتیب قرارگیری هر جواب زیر سوال مربوط مشخص باشد. از این دست دفترهای بزرگ شاید اندکی به زمان ما رسیده باشد که بهنوعی حکم همین مکالمههای امروزین را دارند. در ادامه برخی از این پرسش و پاسخهای تلگرافی را که از دربار تهران به برخی ولایات و بالعکس فرستاده شده، خواهیم خواند.
اجارهی عمل غواصی مروارید
از طهران به ابوشهر، ۲۳ شهریور ۱۲۶۹
جناب سعدالملک تلگراف شما را در باب غوص مروارید دیدم. محض رعایت مردم و اهل بندر به طوری که لازم بود به عرض رساندم. مخصوصا به ملاحظهی ترحم در حق رعایا مقرر شد چون نوشتهاید اگر این امتیاز به خارجه مرحمت شود زیاده از یکهزار جهاز و دههزار نفس بیکار میشود. همانطور که نوشتهاید از یکهزار جهازی که کار میکنند سه نمره باید قرار داد. از بزرگ ده تومان، وسط پنج تومان و کوچک سه تومان. همهساله با نهایت رفاه گرفته به دیوان عاید میدارید که سالی هفتهزار تومان عاید گردد. البته مبلغ را بلاتعویق ارسال دارید. از جانب همایون به اینطور ترحم و شفقت مبذول گردیده، شما هم خیلی زود اقدام کرده، اطلاع دهید.
از ابوشهر به طهران، ۱ مهر ۱۲۶۹
حضور جناب وزیر اعظم، از بذل مرحمت در حق غواصان اهل بنادر و جزایر فدوی شاکر و امیدوار است ولی اینکه مقرر شده است باید وجه در هذه السنه برقرار شود، ممکن نیست زیرا که موقع غوص از اول برج ثور لغایت نیمهی برج اسد است. دیگر بعد از نیمهی اسد یک نفر غواص و یک جهاز غوص در دریا نمیماند. آنچه غوص کردهاند بین صاحب جهاز و اجزای جهاز تقسیم میشود. قرارداد انجام این خدمت اول برج حمل است که خودم به تمام این بنادر و جزایر رفته تمام جهازات غواص را مشخص کنند و میزان حقوق دیوان آنها را تعیین نمایند تا نیمهی اسد آتیه که هر جهازی از غوص مراجعت میکند موافق قرارداد وجه را کارسازی کند. محض ادای مراسم خدمتگزاری معروض شد. محمدحسن.
از طهران به ابوشهر، ۱۰ مهر ۱۲۶۹
جناب سعدالملک، تلگراف شما در باب وجه غواصی که نوشته بودید امسال موقع گذشته و به سال دیگر میماند به عرض رسید. دستخط صادر شد که به هیچ کمپانی داده نخواهد شد. در باب وجه هم خودت تعهد کرده بودی که بدهی. البته باید نصف تنخواه را امسال بدهید. امینالسلطان.
از ابوشهر به طهران، ۱۶ مهر ۱۲۶۹
حضور جناب وزیر اعظم، چاکر در آستان تعهد خدمتی نکرده بود که بتواند از عهده برآید. تعهد استرداد تمام یا نصف وجه در بابت غوص مروارید امسال امکان ندارد. چنانچه استدعای مرا قبول فرمایید امسال را فرمایش نفرمایید. تلگرافی مبنی بر امیدواری عموم غواص که در بنادر و جزایر متعلقه به دولت علیه ساکناند صادر شود، بذل این مرحمت را از جانب شما مستحضر شوند. به توسط تجار بندر لنگه عموم آنها را دعاگو کرده، همچنین به توسط آنها حقوق دیوان را جهاز غواصی معین خواهند کرد. از اقبال حضرتعالی امید است در سنهی آتیه این وجه پادار و قرار بشود. محمدحسن.
ادامهی این مطلب را میتوانید در شمارهی هشتادوششم، اسفند ۹۶ و فروردين ۹۷ ببینید.
صورت مخابرات تلگراف، نسخهی خطی كتابخانهی مجلس شورای اسلامی، شمارهی ۳۳۶۵.