یادداشت سردبیر

23 ارديبهشت، روز پدر

پس از ستايش پروردگار، همانا گذشت عمر، و چيرگى روزگار، و روى آوردن آخرت، مرا از ياد غير خودم باز داشته و تمام توجه مرا به آخرت كشانده است، و تو را ديدم كه پاره‌ی تن من، بلكه همه‌ی جان منى، آن‌گونه كه اگر آسيبى به تو رسد به من رسيده است، پس كار تو را كار خود شمردم، و نامه‌اى براى تو نوشتم، تا تو را در سختى هاى زندگى رهنمون باشد، من زنده باشم يا نباشم.

پسرم! درست است كه من به‌اندازه‌ی پيشينيان عمر نكرده‌ام، اما در كردار آن‌ها نظر افكندم و در اخبارشان انديشيدم، و در آثارشان سير كردم تا آن‌جا كه گويا يكى از آنان شده‌ام، بلكه با مطالعه‌ی تاريخ آنان، گويا از اول تا پايان عمرشان با آنان بوده‌ام. پس قسمت‌هاى روشن و شيرين زندگى آنان را از دوران تيرگى شناختم و زندگانى سودمندِ آنان را با دوران زيان‌بارش شناسايى كردم، پس از هر چيزى مهم و ارزشمند آن‌ را، و از هرحادثه اى، زيبا و شيرين آن را براى تو برگزيدم و ناشناخته هاى آنان را دور كردم.

بدان راهى پرمشقت و بس طولانى در پيش روى دارى و در اين راه بدون كوششِ بايسته و تلاش فراوان و اندازه گيرى زاد و توشه و سبك كردن بار گناه، موفق نخواهى بود. بيش از تحمل خود، بار مسؤوليت‌ها بر دوش منه‌، كه سنگينى آن براى تو عذاب آور است، اگر مستمندى را ديدى كه توشه‌ات را تا قيامت مى برد و فردا كه به آن نياز دارى به تو بازمى‌گرداند، كمك او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالى دارى بيشتر انفاق كن و همراه او بفرست، زيرا ممكن است روزى در رستاخيز در جست‌وجوى چنين فردى باشى و او را نيابى. به هنگام بى‌نيازى، اگر كسى از تو وام خواهد، غنيمت بشمار، تا در روز سختى و تنگ‌دستى به تو بازگرداند، بدان كه در پيش روى تو، گردنه‌هاى صعب‌العبورى وجود دارد، كه حال سبك‌باران به‌مراتب بهتر از سنگين‌باران است و آن‌كه كند رود، حالش بدتر از شتاب گيرنده مى‌باشد.

بدان، خدايى كه گنج‌هاى آسمان و زمين در دست اوست، به تو اجازه‌ی درخواست داده، و اجابت آن را به‌عهده گرفته است، تو را فرمان داده كه از او بخواهى تا عطا كند، درخواست رحمت كنى تا ببخشايد، و خداوند بين تو و خودش كسى را قرار نداده تا حجاب و فاصله ايجاد كند. هرگاه او را بخوانى، ندايت را مى شنود، و چون با او راز دل گويى راز تو را مى‌داند، پس حاجت خود را با او بگوى، و آن‌چه در دل دارى نزد او بازگوى، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح كن، تا غم‌هاى تو را برطرف و در مشكلات تو را يارى رساند.

و از گنجينه‌هاى رحمت او چيزهايى را درخواست كن كه جز او كسى نمى تواند عطا كند، مانند عمر بيشتر، تندرستى بدن و گشايش در روزى. خداوند كليدهاى گنجينه‌هاى خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه‌ی دعا كردن فرمود، پس هرگاه اراده كردى مى‌توانى با دعا، درهاى نعمت خدا را بگشايى، تا باران رحمت الهى بر تو ببارد.

* گزیده‌ای از پندنامه‌ی امیرالمومنین علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع)؛ نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه، ترجمه‌ی محمد دشتی


درباره‌ی‌ این شماره:

یک اردیبهشت‌ماه برای اهالی فرهنگ با حال‌وهوای کتاب و کتاب‌خوانی و نمایشگاه کتاب همراه است. به روال هرسال محور اصلی مطالب این شماره را به کتاب اختصاص داده‌ایم. سه زندگی‌نگاره در بخش درباره زندگی، سه عنوان در بخش روایت‌های داستانی و پرونده‌ای در بخش درباره داستان، به موضوع کتاب و کتاب‌خوانی می‌پردازند. پرونده‌ی درباره داستان با دو جستار از دیوید فاستر والاس و جاناتان فرنزن به موشکافی یک دغدغه‌ی فراگیر و مشترک نویسندگان و خوانندگان در جهان امروز می‌پردازد. این‌که گسترش روبه‌رشد فناوری‌های اطلاع‌رسانی و ارتباطی و حضور فراگیر تلویزیون و اینترنت در زندگی روزمره، چه تاثيري بر ادبيات مكتوب و جایگاه کتاب و کتاب‌خوانی خواهند داشت؟

دو روز پدر مناسبت دیگری است که ‌مطالب این شماره با نگاهی به آن انتخاب شده‌‌اند. با موضوع پیشنهادی پدران و پسران به سراغ نویسندگان مرد رفتیم و ‌ازشان خواستیم که درباره‌ی پدرهایشان بنویسند که ظاهرا موضوع چالش‌برانگیزی بود و حرف‌های زیادی برای گفتن داشتند. نتیجه‌ را در بخش درباره زندگی در زندگی‌نگاره‌ی«چرا گریه می‌کنی؟» و یادداشت‌های شش‌گانه‌ی یک تجربه در روایت‌های مستند این شماره می‌خوانید.

سه «از تنگ و ننگِ جنگ» در بخش درباره زندگی، ادای دینی است به استاد باستانی پاریزی که با نزدیک به پنجاه‌سال تدریس در دانشگاه تهران و بیش از شصت عنوان تالیف، شاگردان زیادی تربیت کرد و آثار ماندگاری در تاریخ و ادبیات از خود به جای گذاشت. خواندن این روايت که نمونه‌ی تمام عیاری است از نثر محمدابراهیم باستانی پاریزی، به همراه تمام امثال و حکم و اشعار اشارات داستانیِ شیوه‌ی رواییِ او، براي همه‌ي دوستداران نثر پارسي شيرين و دلنشين است.

چهار آلیس مونرو در مقدمه‌ی آخرین مجموعه‌داستانش باعنوان «زندگی عزیز» نوشته است: «فكر مي‌كنم اين‌ها اولين و آخرين -و نزديك‌ترين- چيزهايي‌اند كه مي‌توانم درباره‌ی زندگي خودم بگويم. چهار قطعه‌ی پاياني اين كتاب به زندگي‌نامه‌ی شخصي شباهت دارند، ولي گاهي كاملا بر واقعيت منطبق نيستند.» این‌که مرز بین خاطره و داستان کجاست و یک داستان چطور می‌تواند از یک تجربه‌ی واقعی ریشه بگیرد ولی در حدواندازه‌ی یک خاطره باقی نماند، یکی از چالش‌های پیش روی نویسندگان نوست. جستار «خلق جهان داستانی» نوشته‌ی ابوتراب خسروی در بخش درباره داستان، به مبنای نظری و چگونگیِ کاربرد این تکنیک نویسندگی می‌پردازد و داستان «زندگی عزیز»، نمونه‌ای موفق است که با بهره‌گیری از جزئيات و پرداخت داستانی و انتخاب درست نقطه‌ی شروع، اوج و پایان داستان، روايتي را که به گفته‌ی مونرو برخاسته از زندگی واقعی اوست، از یک خاطره‌ی صرف، به داستانی به یادماندنی بدل کرده‌است‌.

پنج در آستانه‌ی آغاز پنجمین‌سال انتشار مجله‌ی داستان، از همه‌ی شما مخاطبان صمیمی و همراهان داستان دعوت می‌کنیم در نظرسنجی سالانه‌ی مجله شرکت کنید. شرکت در این نظرسنجی و انتخاب داستان‌ها و روایت‌های موردعلاقه‌تان به ما کمک می‌کند تا در برنامه‌ریزی‌های آینده، محتوای مجله را به سلایق شما نزدیک‌تر کنیم. برای شرکت در نظرسنجی کافی است به سایت مجله به نشانی Dastanmag.com مراجعه کنید و با چند کلیک ما را از نظرتان باخبرسازید.

شش قیمت مجله به روال هرسال در اردیبهشت‌ماه افزایش یافته است. این افزایش قیمت که براساس سیاست‌گذاری‌های گروه مجلات صورت می‌گیرد، اجتناب‌ناپذیر است و کمکی خواهد بود به تامین بخشی از هزینه‌های مجله و تداوم بقای داستان. این‌که در این مسیر داستان را حمایت می‌کنید، موجب دلگرمي ماست.