۱۳۵۶، تهران. نويسنده و مترجم. دانشجوي دكترا در رشتهي نگارش خلاق در دانشگاه دنور كلرادوي آمريكا. او هماكنون دبير بخش ايران نشريهي Asymptote است و ترجمهي كتابهاي «شكسپير و شركا»، «موسيو پن» و «آخرين غروبهاي زمين» را در کارنامهی خود دارد.
آن سالها، نخستین تصویری که موسولینی بعد از به قدرت رسیدنش میخواست به دست دهد همهجا حاضر بود، تصویری که قرار بود بر نوعی سیر تاریخی تاکید داشته باشد و بر احترامانگیز بودن مردی که نظم را دوباره برقرار کرده بود.
من عاشق نوشتنم، اما مسئله اینجا است که خودم را چطور به ماشینتحریری که اینجا است برسانم. وقتی بچهها همه هنوز خانه بودند، رسیدن به اینجا واقعا نیاز به تلاشی فیزیکی داشت، مثل تقلا برای گذشتن از میان گل و لایی غلیظ.
پدر باید دخترش را در روزی بسیار سرد و ابری به لاییوئن میبرد چون تنها وقتی بود که داشت. او باید به قولش عمل میکرد و تازه نمرههای دخترش هم در مدرسه بهتر شده بود. جایزهای که دخترش مدتها منتظرش بود بالاخره از راه رسیده بود.