فرم و قصه پریان

Su Blackwell/ The Lake and the Boat- ۲۰۰۸

جستار

قصه‌های پریان چگونه ساخته می‌شوند؟

قصه‌های پریان حاصل قرن‌ها قصه‌گویی‌اند، قصه‌هایی که هزاران قصه‌گو در ملل مختلف نسل به نسل نقل شان کرده‌اند، میراثی‌اند که به ما رسیده‌اند و همیشه بی‌هیچ چون‌وچرایی باورشان کرده‌ایم، «همین‌اند که هستند». نمی‌پرسیم «چرا» غیرعادی‌اند یا «چطور» ساخته می‌شوند. در این متن کیت برنهایمر، نویسنده‌ی قصه‌ی پریان مدرن، سعی کرده با بررسیِ فرم قصه‌های پریان ویژگی‌های روایی آن‌ها را بیابد و از این راه به جای آن‌که آن‌ها را صرفا «باور کند»، به شناختی عمیق‌تر از «چگونگی» آن‌ها برسد.

قصه‌ی پریان كه تا به ‌امروز اولین آموزگار كودكان است، چون زمانی اولین آموزگار نوع بشر بوده، همچنان پنهانی در داستان به‌زندگی خود ادامه می‌دهد. نخستین داستان‌گوی واقعی، قصه‌گوی پریان است.

والتر بنیامین

اگر در دوران خاصی از حرفه‌ی نویسندگی‌ام مجذوب قصه‌های عامیانه و قصه‌های پریان بوده‌ام، ناشی از وفاداری‌ام به سنت قومی و نوستالژی به خوانده‌هایم در كودكی نبوده، بلكه بیشتر به‌سبب علاقه‌ام به سبك و ساختار، علاقه‌ام به ایجاز، ریتم و منطق سفت‌و‌سختی بوده كه این قصه‌ها با آن روایت می‌شوند.

ایتالو كالوینو

فرهنگ ما فرهنگی به‌شدت فردیت‌یافته است، با اعتقاد راسخ به اثر هنری در مقام چیزی استثنایی و منحصربه‌فرد، و هنرمند در مقام خالق بی‌مانند و خداگونه و خوش‌قریحه‌ی چیزهای استثنایی و منحصر‌به‌فرد. اما قصه‌های پریان مثل این نیستند، و همین‌طور سازندگان آن‌ها. چه‌كسی اولین‌بار كوفته قل‌قلی را ابداع كرد؟ در كدام سرزمین؟ آیا سوپ سیب‌زمینی طرز پخت بی‌چون‌وچرایی دارد؟ قصه‌ی پریان را مثل هنر خانه‌داری در نظر بگیرید. من سوپ سیب‌زمینی را این‌طور می‌پزم.

آنجلا كارتر

وای، من چقدر قصه‌های پریان را دوست دارم.

قصدم از تالیف این مقاله رساندن این مطلب است كه قصه‌های پریان برای منِ هنرمند چه اهمیتی دارند، اين‌كه نهایت اهمیت را دارند (از ‌دوران كودكي تا به حال در قلمروی داستان خوش‌بخت‌ترین موجود بوده‌ام. این موضوع خودش قصه‌ی پریان است).

همچنین مایل‌ام از این عقیده كه قصه‌های پریان فقط به‌درد نویسندگان فانتزی یا حكایت‌های تمثیلی می‌خورند، رفع ابهام كنم. مایل‌ام تا فُرم روشن و شفاف این قصه‌ها را تحسین كنم. و روشن كنم كه چگونه تكنیك‌های خاصی در قصه‌های پریان، مرزهای سبْكی را پشت سر می‌گذارند. چون اگرچه تفسیر قصه‌های پریان برای نویسندگان جاده‌ای آشنا است، تكنیك‌های قصه‌های پریان را كمتر كسی می‌شناسد و قدر می‌داند.

محقق سوئیسی ماكس لوتی می‌نویسد: «لذت قصه‌های پریان در فرم آن‌ها نهفته است.» پی برده‌ام كه خود من به‌طور كلی بیشتر شیفته‌ی لذت حاصل از فرم و به‌طور خاص شيفته‌‌ي فرم قصه‌های پریان هستم و بنابراین مشتاق‌ام آ‌ن‌چه را تكنیك‌های قصه‌های پریان در حق نوشته‌های من انجام داده‌اند و كاری را كه می‌توانند با نوشته‌های شما بكنند، در میان بگذارم. قصه‌های پریان راه دست‌رسی به شور و جذبه را فراهم می‌سازند ـ‌ شور و جذبه‌ی حاصل از فرم ـ كه در آن خواننده یا نویسنده خود را در زیستگاهی بهجت‌خیز و مخوف می‌یابد.

قصه‌ی پریان. این اصطلاح، فرمی منحصربه‌فرد را به ذهن متبادر می‌كند كه هنوز با آن آشناییم و حتی پس از این‌همه قرن دست‌كاری در تكنیك‌های متمایزش، آن را به‌كار می‌بریم. فرم از تغییر و تبدیل جان سالم به‌در می‌برد. حتی قابل انطباق با طیف متنوعی از سبك‌ها و شكل‌های روایی است. قصه‌های پریان، همه‌ي نويسنده‌ها را به خود جذب مي‌كنند؛ از آن‌ها كه خود را رئالیست می‌دانند، تا سوررئالیست‌ها و دادائیست‌ها و مدرنیست‌ها و اگزیستانسیالیست‌ها و نویسندگان آثار علمی ‌ـ‌ ‌تخیلی و حكایت‌نویسان (صرف‌نظر از نویسندگان رمان‌های عشقیِ پرماجرا و متون كارت‌های دعوت و عناوین نشریات زرد) اما در گپ‌و‌گفت‌های نویسندگی، بحث در باب فرم كلاسیك، بيشتر به سمت نقد و بررسی لحظات هیجانی و عجیب این قصه‌ها كه امری آشكار و بدیهی است، مي‌رود. این‌كه خیلی از نویسندگان، جهان تیره و وهم‌انگیز قصه‌های پریان را می‌ستایند بسیار خوب است، ولی من دوست دارم مهارت هنرمندانه‌ی این قصه‌ها بیش از پیش به رسمیت شناخته شود.

حتی لازم نیست هیچ علاقه‌ی آگاهانه‌اي به قصه‌های پریان داشته باشید تا به تاثیر آن‌ها روی خود پی‌ببرید. قصه‌های پریان روی همه‌ی ما اثر می‌گذارند؛ خیلی همه‌گیرند. نویسندگانی كه با آن‌ها حرف می‌زنم، از كشف این‌كه كارشان رگ‌و‌ریشه‌‌ای فرمی در قصه‌های پریان دارد، شگفت‌زده می‌شوند. گاهي گپ‌وگفت ما آن‌ها را به‌سمتي سوق مي‌دهد كه براي اداي احترام كامل به قصه‌هاي پريان، درون‌مايه‌هاي جديدي در آثارشان بگنجانند يا برخي ديگر از اين درون‌مايه‌ها را تقويت كنند. با اين‌حال كم‌سپاسيِ نقادانه نسبت به هنر قصه‌هاي پريان، گاهي به اين مي‌انجامد كه حركت‌هاي حساب‌شد‌ه‌ي زيباي اثر، غلط تفسير شوند و به‌عنوان چيزهايي كمابيش تصادفي پنداشته شوند، يا اين‌كه منجر به كوچك جلوه‌دادن واقع‌نماييِ اثرِ درحال خواندن مي‌شود.

(البته این ناسپاسی دلایل پرشماري دارد و این دلایل عجیب و غم‌انگیزند. بخشی از مشكل، این است كه بسیاری از تفاسیر قصه‌های پریان انباشته ‌از كليشه‌اند. ولی این خودش موضوع يك مقاله‌ي ديگر است. فعلا اجازه بدهید فقط بگویم كه پیوند این قصه‌ها با زنان و كودكان و با داستان كودكانه، احتمالا نقشی در این میان ایفا كرده است).

پس به‌جای بررسی این‌كه قصه‌های پریان چگونه تحقیر شده‌اند، اجازه بدهید به تجلیل از فرم آن‌ها بپردازیم.
 

ادامه‌ی این جستار را می‌توانید در شماره‌ی پنجاه‌ودوم، بهمن ۹۳ ببینید.

* این مقاله در سال ۲۰۰۹ با عنوان Fairy Tale is Form, Form is Fairy Tale در کتابThe Writer’s Notebook: Craft Essays from Tin House چاپ شده است.