یادداشت سردبیر

خرداد امسال پنج سال از روزی که نخستین شماره‌ی مجله داستان همشهری روی کیوسک آمد می‌گذرد. پنج‌ سال استمرار در تولید منظم یک ماه‌نامه‌ی ادبی و داستانیِ پرمخاطب، تجربه‌ای است که جامعه‌ی ادبی ایران در چند دهه‌ی اخیر کمتر شاهد آن بوده است. بی‌شک اصلی‌ترین چالش تحریریه‌ی مجله در طول این مدت حفظ کیفیت مجله و ارتقای مداوم فرم و محتوای آن بوده است. چالشی که بدون همکاری نویسندگان و مترجمان و هنرمندانی که مجله را با آثار و هم‌فکری‌هایشان همراهی کردند میسر نبود و اقبال گسترده‌ای که مخاطبان در طول این سال‌ها به مجله‌ی داستان نشان داده‌اند، نتیجه‌ی همین تعامل و هم‌فکری مستمر بوده است.

مجله‌ی داستان با این هدف شکل گرفت که مجموعه‌ای خواندنی از داستان و روایت‌های داستانی را گردهم بیاورد که «قصه‌گو» باشند و برای مخاطب روایت‌گری کنند. رویکردی که نه‌تنها طیف وسیعی از مخاطبان حرفه‌ای ادبیات را با خود همراه کرد، بلکه تعداد زیادی را نیز به جمع خوانندگان جدی ادبیات داستانی افزود. در طول این مسیر، داستان همواره خود را به حفظ این رویکرد پای‌بند دانسته و کوشیده به دور از جریان‌ها و حواشی رسانه‌ای دنیای ادبیات، مجموعه‌ای خواندنی برای مخاطبانش فراهم آورد و در کنار بخش‌های تولید و تالیفی خود، راهگذری باشد برای این‌که آثار ارزشمند همه‌ی نویسندگان و هنرمندان ایرانی را، فارغ از خط‌وربط‌های مرسوم ادبی و خط‌کشی‌ها و دسته‌بندی‌های معمول دنیای نویسندگی، بی‌واسطه به دست مخاطبان دوست‌دار داستان برساند. امید که در ادامه‌ی این مسیر، مجله‌ی داستان همانند گذشته با همکاری نویسندگان و هنرمندان گران‌قدر و حمایت‌های صمیمانه‌ی مخاطبان و همراهان همیشگی‌اش در مسیر رشد و پویایی گام بردارد.
خرداد امسال دوستی داستان با مخاطبانش پنج‌ساله می شود. پنجمین سال‌گرد تولد این دوستی فرخنده باد.

درباره‌ی‌ این شماره‌:

يك خرداد روزهای بزرگی را در خود جای داده و دو متن در این شماره به همین روزها اشاره و اختصاص دارند. زندگی‌نگاره‌ی «لیوان آبی» در بخش درباره زندگی از دریچه‌ی یک شخصیت، به قیام ۱۵ خرداد و حوادث حوالی آن می پردازد و «یک خانه، یک شهر» در بخش مستند که به‌مناسبت حماسه‌ی سوم خرداد فراهم شده، مقاومت دلاورانه‌ی مردم خرمشهر را در لحظه‌ها و روزهای پایانی پیش از سقوط شهر به تصویر می‌کشد.

دو ماه گذشته جهان ادبیات یکی دیگر از چهره‌های مطرح خود را از دست داد؛ گونترگراس نویسنده‌ی آلمانی برنده‌ی جایزه نوبل. زندگی‌نگاره‌ی «همین حالا یا هرگز» در بخش درباره‌ی زندگی، روایتی از گونترگراس را در زمان جنگ جهانی دوم پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد.

سه «بن‌بست خواندنی‌ها» در بخش روایت‌های مستند محصولی دیگر از کارگروه مستند مجله‌ی داستان است. در شماره‌ی نوروزی ماه‌نامه‌ی داستان از شکل‌گیری کارگروه مستند مجله گفتیم و این‌که هدف این کارگروه تولید ناداستان(نانفیکشن)هایی است که در قالب روایت‌های مفصل‌تر و طولانی‌تری تهیه می‌شوند و نمونه‌هایی از این روایت‌ها را در دو شماره‌ی اخیر مجله منتشر کردیم. «بن‌بست خواندنی‌ها» روایتی است که به شخصیت ذبیح‌الله منصوری می‌پردازد. مترجمی که اگرچه اغلب کتاب‌خوان‌های ایرانی نام او را شنیده‌اند و اثر یا آثاری از او خوانده‌اند، اما کمتر چیزی راجع به زندگی حرفه‌ای و شخصیت او می‌دانند و از این منظر علی‌رغم نام پرآوازه‌اش، یکی از ناشناخته‌ترین شخصیت‌های ادبی ‌ـ‌ مطبوعاتی معاصر ایران محسوب می‌شود. منابع مکتوبی که به جزئیاتی از کار و زندگی منصوری پرداخته‌اند، مختصر و انگشت‌شمارند و تعدادي از نزدیک‌ترین همکاران و آشنایانش دیگر در قید حیات نیستند. همه‌ی این‌ها سبب شد تا مسیر چندین و چندماهه‌ای که برای گردآوری مواد خام مورد نیاز تنظیم این روایت در پیش روی نویسنده اثر بود، مسیری پرفراز و نشیب باشد و در بعضی مقاطع به مقصد رسانیدن این پروژه ناممکن به‌نظر بیاید. اما با وجود همه‌ی این فراز و نشیب‌ها این‌ بار به منزل رسید و متن پیش‌رو می‌کوشد تصویری تا حد ممکن نزدیک به واقعیت را از شخصیت و جزئیات زندگی حرفه‌ایِ این مترجم پرآوازه پیش چشم مخاطبان ترسیم کند. شما را به خواندن این متن دعوت می‌کنم.

چهار از اين شماره از نظر فرمي تغييراتي در جلد مجله ايجاد كرده‌ايم كه به همسان‌سازي آهنگ گرافيكي مجله كمك مي‌كند. ما را از نظراتتان راجع به اين تغييرات آگاه كنيد.

یک دیدگاه در پاسخ به «پنج سالگی»

  1. دربارة تغییر -

    اضافه کردن بخش نانفیکشن خیلی فکر خوبی است، کما اینکه معتبرتین و موفق ترین مجلات خارج از کشور نیز بخشی برای مدخل نانفیکشن (ترجیحا ادبی) دارند. ضمنا، من تغییرات روی جلد را خیلی دوست داشتم. به نظرم تغییرات بیشتر هم لازم است، مثلا در استفاده از نوع و ژانر تصاویر. جای ایلاستریشن در صفحات مجله خالی است. با آرزوی موفقیت و سربلندی.