جستار

کتاب‌های صوتی و رونق دوباره‌ی شنیدن داستان

اولین رویارویی انسان با داستان و قصه، چه در کودکی واقعی و چه در کودکی تاريخي‌اش، شنیداری بوده است. سال‌ها قبل از اختراع خط داستان وجود داشته و سال‌ها پیش از یاد گرفتن خط در مدرسه هم برای ما داستان گفته‌اند اما با ظهور نوشته، کم‌کم ارزش تعریف ‌کردن فراموش شد و قصه‌گویی تبدیل شد به کاری كه مخاطبانش معمولا فقط كودكان بودند. تی. ام لرمان، روان‌شناس و انسان‌شناس آمریکایی، در این متن از تاثیر کتاب‌های صوتی در بازگشت این شکل ارائه‌ی داستان می‌گوید و به بررسی تاثیرات متفاوت خواندن و شنیدن داستان می‌پردازد.

استنفورد، كاليفرنيا ـ سرخس‌هاي زير درختان بلوط خانه‌ام خاطرات گتسبي بزرگ را برايم زنده می‌کنند. گتسبي را سال‌ها پيش خوانده بودم اما تابستان گذشته هنگام كاشتن پنجاه سرخس و پنجاه فستوكا در زير نور ماه و پاي این درختان بلوط بود که كتاب را شنيدم. حالا وقتي به سرخس‌ها نگاه مي‌كنم ياد آن تصادف وحشتناك مي‌افتم، رولز رويسِ زردی که با صداي زيادي از جلوی تعميرگاه می‌گذرد؛ یاد توصيف راويِ كتاب اسكات فيتزجرالد درباره‌ي استعداد شگفت‌انگيز گتسبي در اميد داشتن مي‌افتم.

فروش كتاب‌هاي صوتي در سال‌هاي اخير بسيار افزايش يافته. در سال ۲۰۱۲ میزان فروش در صنعت كتاب يك درصد نسبت به سال پيش از آن پايين آمد اما فروش نسخه‌هاي صوتي و قابل دانلود همان كتاب‌ها بيش از بيست درصد افزايش داشت. در همان سال بیش از سیزده‌هزار عنوان كتاب صوتي منتشر شد در حالی ‌که در سال ۲۰۰۹ اين رقم تنها چهارهزاروششصد عنوان بود. اين تغييرات نشان مي‌دهد ناشران توجه بیشتری به توليد این آثار دارند. مثلا انتشارات سيمون و شوستر کتاب صوتي انجيل مريم مقدس اثر كولم توبين را با صداي مريل استريپ منتشر كرد.

وقتي با چشم‌هايمان چيزي را مي‌خوانيم در مقايسه با زماني كه آن را بلندبلند مي‌خوانيم، به‌نظرمان كار جدي‌تر و مهم‌تری انجام داده‌ايم. گوش دادن به يك نوشته ما را به دوران كودكي‌مان برمي‌گرداند، زمانی که قادر به خواندن نبوديم و والدين‌مان اين كار را برایمان مي‌كردند و در ميانه‌ی متن از خواندن دست مي‌كشيدند و خواندن بقيه‌اش را به عهده‌ي خودمان و مهارت‌هايي كه در مدرسه یاد گرفته بوديم مي‌گذاشتند.

زبان‌شناس برجسته، فرديناند دو سوسور، مي‌گويد ما نوشتن را معمولا مهم‌تر از سخن‌ گفتن می‌دانیم چون نوشتن امري بصري و ملموس است اما سخن چیزی زودگذر ـ كلمه‌اي را مي‌شنوي و بعد دیگر نیست. کلمه‌ی نوشته‌شده باقی می‌ماند و به همین دلیل است که اهمیت بیشتری برایش قائل می‌شویم. به‌نظر او مهم‌تر دانستن نوشتار نسبت به گفتار به اين مي‌ماند كه فكر كنيم آدم‌ها را با ديدن عكس‌شان بيشتر مي‌شود شناخت تا با ديدن خودشان.

اما همین است دیگر. هميشه برای خواندن اهميت بيشتري قائليم تا شنيدن. آن زمان كه فقط مقامات عالي‌رتبه‌ي کلیسا مي‌توانستند بخوانند، كتاب‌ها اشیایی بسيار مرموز و مقدس بودند و زماني كه آدم‌هاي بيشتري خواندن یاد گرفتند، سواد ابزاري شد براي كشف جهان. اين روزها توانايي خواندن پيش‌نياز هرگونه حضور در عرصه‌ي اجتماع است.
 

ادامه‌ی این مطلب را می‌توانید در شماره‌ی هفتادوسوم، دی ۹۵ ببینید.

*‌‌‌ این جستار با عنوان Audiobooks and the Return of Storytelling در فوریه‌ی ۲۰۱۴ در نشریه‌ی نیویورک‌تایمز منتشر شده است