«انتشار مجله در ایران کار بسیار مشکلی است. به همین واسطه عمر اغلب مجلات خیلی کوتاه بوده است. اصلا مردم خیال میکنند عمر طبیعی مجلات یک سال است.» این بخش از سرمقالهی مجلهی آینده در اولین سالگرد انتشار آن در سال ۱۳۰۵ شمسی – و قسمتهای مشابهی از سرمقالهی اولین سالگرد چندین مجلهی ادبی و فرهنگی دیگر که متن کامل آنها را در بخش روایتهای داستانی این شماره میخوانید – گویای آن است که نهفقط راهاندازی بلکه تداوم کار یک مجله، بهویژه مجلهی فرهنگی و ادبی، برای اهالی فرهنگ و هنر این سرزمین دغدغهای همیشگی بوده است. حتی در دورانی که کتاب و مجله اینهمه رسانههای قدرتمند و موازی برای رقابت نداشتهاند. به همین دلیل تداوم هفتسالهی انتشار مجلهای مانند داستان نهفقط برای کسانی که در طول این سالها دستاندرکار انتشار آن بودهاند بلکه برای تمامی نویسندگان و مترجمان و هنرمندان همکار مجله و تمامی مخاطبانی که در این سالها مجله را با پیگیریهای مستمرشان حمایت کردهاند دستاوردی ارزشمند و قابل افتخار است.
مجلهی داستان با این ایده شکل گرفت که داستان را به سبد خانوار بازگرداند و با این نگاه به هر حوزهای سر میزند تا قصه و روایت را از دل اتفاقات روزمرهی زندگی گرفته تا مجموعه تصاویر و خاطرات شغلی و متون کهن بیرون بکشد و در فضایی امن و بیحاشیه به مخاطبانی که مثل خود ما تشنهی داستان خوباند عرضه کند؛ کاری که شاید به اندازهی پیدا کردن رگههای طلا در دل کوه سخت اما به نتیجه رسیدنش به همان اندازه دلچسب و گرانبها است.
امید که این نهال هفتساله با همکاری اهالی فرهنگ و هنر و پیگیری مخاطبان وفادارش و نیکاندیشی همهی همراهان و حامیانش درختی هفتادساله شود و تا سالیان سال برای این بوم و بر بار دهد.
دربارهی این شماره:
یک شکلگیری و رونق فضای مطبوعات در ایران مرهون حضور و تلاش روزنامهنگاران بزرگی است و در این شماره به مناسبت سالگرد مجله سراغ یادداشتهای چند تن از این بزرگان رفتهایم. در «روزنامهنگاری: دو روایت» در بخش دربارهی زندگی محمد بلوری و فریدون صدیقی از حالوهوای روزنامهنگاری در ایران درچند دههی پیش گفتهاند و «در وادی مجلهنگاری» در بخش روایتهای داستانی گزیدههایی از سرمقالههای برخی از نخستین مجلههای فرهنگی و ادبی ایران به قلم شخصیتهای صاحبنامی چون یوسف اعتصامالملک، محمدتقی بهار، محمود افشار، وحید دستگردی، پرویز ناتل خانلری و عباس اقبال آشتیانی که فصل مشترک همهی آنها نوشتن از دشواریهای نظم و تداوم انتشار یک مجلهی فرهنگی و ادبی است. شما را به خواندن این یادداشتها دعوت میکنم.
دو خردادماه امسال با ماه میهمانی خدا مقارن است. «توپ سحری» در بخش روایتهای داستانی و «خانهی امن» در بخش روایتهای مستند را با موضوع ماه رمضان برای شما آماده کردهایم. «توپ سحری» با تصاویری از ماه رمضانهای تهران در حدود یکصد سال پیش مخاطب را با خود به حالوهوای آن روزها میبرد و «خانهی امن» روایت اولین تجربهی سفر یک مبلغ است به روستایی کوچک در جنوب ایران در ماه مبارک رمضان.
سهماهنامهی داستان از بدو شکلگیری با نگاهی ویژه به داستان کوتاه کارش را آغاز کرد و انتشار بیش از ۵۰۰ داستان کوتاه در طی این ۷۷ شماره که بیش از نیمی از آنها از نویسندگان ایرانی بوده است دستاوردی ارزشمند هم برای مجلهی داستان و هم برای جامعهی ادبی کشور به شمار میرود.
در این شماره به مناسبت سالگرد مجلهی داستان فرصتی دست داد تا نگاهی گذرا به موقعیت فعلی این قالب داستانی و میزان اقبال مخاطبان و نویسندگان نسبت به آن در سطح جهان بیندازیم و پروندهی این شمارهی دربارهی داستان را به آن اختصاص دهیم؛ اینکه نویسندگان داستان کوتاه را بهعنوان قالبی مستقل به رسمیت میشناسند یا نگارش آن را مسیری میدانند برای رسیدن به تالیف رمان و اینکه مخاطبان داستان کوتاه در دنیای امروز چه کسانی هستند و جمعیت آنها رو به کاهش است یا افزایش؟ خواندن این پرونده میتواند کمک کند که باب این گفتوگو در خصوص وضعیت داستان کوتاه در جامعهی ادبی امروز ایران هم باز شود و نویسندگان و خوانندگان این قالب داستانی، با حساسیت بیشتری مقولهی نوشتن و خواندن داستان کوتاه را دنبال کنند.
چهار خرداد امسال دو سال از واقعهی پیدا شدن پیکرهای صدوهفتادوپنج غواص رزمندهی ایرانی میگذرد. واقعهی تاثربرانگیزی که دل تمام ایرانیان را به درد آورد. داستان «یونس جنگل حرا» در این شماره ادای دین کوچکی است به این بزرگمردان که جانشان را در راه میهن نثار کردند.
پنج داستان یکخطی در طول این سالها از صفحههای پرمخاطب مجله بوده و میزان مشارکت مخاطبان در این مسابقه نشان از محبوبیت این صفحه دارد. از این شماره سکان این صفحه را تصویرساز باتجربهی کشورمان جواد علیزاده در دست دارد و طرحهایی از این هنرمند شما را به شرکت در این چالش دعوت خواهد کرد.
شش اردیبهشتماه گذشته مجلهی داستان برای سومین سال پیاپی به جشنوارهی بینالمللی مطبوعات استانبول دعوت شد. حضور داستان در این دوره از جشنواره علاوه بر ایجاد فرصتی دوباره برای معرفی مجله به مخاطبان گستردهتر و امکان هماندیشی با تحریریههای نشریات مشابه از دیگر کشورهای شرکتکننده، دستاورد دیگری هم برای مجلهی داستان به ارمغان آورد. اعطای جایزهی بهترین گرافیک و طراحی هنری هشتمین دورهی جشنوارهی مطبوعات استانبول به مدیر هنری مجلهی داستان از نتایج حضور مجله در این جشنواره بود که گزارش کاملتر آن را میتوانید در بخش چاپ عصر این شماره دنبال کنید.
هفت شمارهی سالگرد فرصت مناسبی است تا از نظرات شما دربارهی تصویر جلدهای مجله بیشتر مطلع شویم. برای انتخاب تصویر جلد محبوبتان طی سال گذشتهی انتشار داستان، نظرسنجی مجله را در صفحهی ۲۵۲ ببینید.
هشت هفتسالگی داستان زمینهای را برای دیدار تحریریهی مجله با جمعی از مخاطبان قدیمی مجله نیز فراهم آورد. اواخر فروردینماه گذشته تعدادی از مخاطبان پیگیر داستان به دعوت مجله در نشست سهساعتهای حاضر شدند و دیدگاهها و پیشنهادهایشان را دربارهی تکتک بخشهای مجله با تحریریه در میان گذاشتند. حضور گرم و صمیمانهی این مخاطبان گرامی و انتقال مسئولانهی بازخوردهایشان برای اعضای تحریریهی مجلهی داستان بسیار مغتنم و دلگرمکننده بود. گزیدهای از گزارش این نشست در بخش بازتاب منعکس شده است.
نه اگر از آن دسته مخاطبانی هستید که تکتک شمارههای مجلهی داستان را در کتابخانهتان آرشیو میکنید و هرازگاهی به دنبال مطلبی خاص یا نام یک نویسنده یا مترجمی به شمارههای قبل رجوع میکنید، استفاده از نمایهی مجلهی داستان این جستوجو را برایتان سادهتر خواهد کرد. برای دسترسی به نمایهی ۷۷ شماره انتشار مجلهی داستان صفحهی ۳۵ را ببینید.
ده سال گذشته در این شماره خبر دوسالانه شدن جایزهی داستان تهران را داده بودیم و طبق این وعده در این شماره آغاز فراخوان سومین دورهی جایزهی داستان تهران را به اطلاع همهی علاقهمندان داستاننویسی میرسانیم. همانطور که در فراخوان هم اعلام شده، مهلت ارسال آثار برای این دورهی جایزهی داستان تهران از آغاز خرداد تا پایان شهریورماه ۹۶ است. جزئیات بیشتر برای شرکت در این دورهی جایزه را در فراخوانی که در صفحات پیش رو منتشر شده یا در سایت جایزهی داستان تهران به نشانی dastan.ourmag.ir/dastanetehran ببینید. امسال هم همانند دورههای گذشته منتظر دریافت داستانهای خوب شما در دبیرخانهی جایزهی داستان تهران هستیم.
هفت سالگی اتفاق بزرگ و مهمی ست برای یک مجله، درست مثل چهل سالگی برای راوی داستان ناهید طباطبایی… هفت سالگی تون مبارک، امیدوارم چهل ساله شوید.