پرورش وارث، همانند بسیاری از آداب دیگر در ایران، تاریخ مطولی دارد؛ اینکه فرزند یک سلطان، رجل سیاسی یا یک بازرگان چطور بار بیاید و چه بیاموزد و چه رفتاری درخور شأن و منزلتش پیش بگیرد. مهمترین نکته در این آداب تربیتی، انتخاب فردی بود که بتوان مراقبت از فرزندان را به او سپرد. کسی که به دور از علقهی مادری یا پدری یا برخی مصلحتاندیشیها، کودک را راهنمایی، تعلیم و حتی تادیب کند و از او فردی مقبول در اجتماع بسازد. آموزگاری دلسوز با اخلاق حسنه که در عین دانستن آداب دینداری، قرآن را به لهجهای خوب بخواند و بیاموزد. احترام به والدین و حریم مهتران و کهتران، طرز خوردن و آشامیدن و نحوهی لباس پوشیدن بیاموزد.
آفریقاییهایی که در دورهی قاجار به ایران میآمدند، جایگاههای متفاوت اجتماعیای داشتند. از میان آنها گروهی هم بودند که بهعنوان مربی به ایران و برخی کشورهای اسلامی نظیر ترکیهی عثمانی آورده میشدند و پس از طی کردن دورههای آموزشی، به تربیت برخی از فرزندان خاندان سلطنتی و رجال حکومتی میپرداختند. این مردمان صبور، آنقدر مورد وثوق قرار میگرفتند که در منازل میماندند و همانجا همسر اختیار میکردند و پیر میشدند. فرزندانشان هم در همان خانههای رجال یا اندرونیهای سلطنتی میبالیدند و از مراحم صاحبخانه، همتراز فرزندان خانواده برخوردار میشدند. تصاویر این مجموعه که برخی برای نخستین بار منتشر میشود، گروهی از این مربیان را با فرزندان رجال مملکتی نشان میدهد که بیانگر اهمیت شغلی و موقعیت اجتماعی ایشان در عصر قاجار است.