سالها است پشت جلد هر کتابِ اسم و رسمداری را که نگاه کنیم جملهای اغراقآمیز میبینیم از نویسندهای موفقتر در وصف کتاب. گاهی همین نقل قولها به کتاب فرصت خوانده شدن نمیدهد که بتوانیم بیواسطه قضاوتش کنیم. در این میانه، کتابهایی که «نقل قول» ندارند از قافله عقب میمانند. زولفو لیوانِلی از این مسئله در ترجمه مینویسد. خوانندگان فقط به آن دسته از کتابهای خارجی دسترسی دارند که مترجمها و ناشرها تصمیم میگیرند به زبانشان برگردانند و به چاپ برسانند و این تصمیمها و انتخابها هم اغلب از روی همان نقل قولها و برچسبها انجام میشوند تا کتاب حتما فروشِ خوبی داشته باشد.
وقتی ترجمهی کتابهایم به زبانهای نامتعارفی که قادر به خواندن یک حرفشان هم نیستم، به دستم میرسد، خواهناخواه اوقاتم تلخ میشود. مثلا اندونزیایی، کرهای، چینی و… خدا میداند چطور ترجمه کردهاند و چه چیزی را چطور منتقل کردهاند. اسمم روی کتاب نوشته شده ولی من حتی نمیتوانم بخوانمش. مترجمها را هم نمیشناسم.
بگذریم… ترجمه شدن به زبانهای بیگانه البته احساس خوشایندی است اما این احساس را به من نمیدهد که ارزش کتابم بالا رفته. کتاب اگر خوب باشد خوب است و اگر بد باشد بد. بسا کتابهای خوبی که حتی در کشور خودشان با اقبال مواجه نشدهاند، در عوض ویترین کتابفروشیهای دنیا پر است از هزاران کتاب بنجل.
انتشار کتابهایم توسط ناشران بسیاری در جهان ـ از جمله گالیمار ـ به من جسارت گفتن این حرف را میدهد. نمیخواهم با تعریف از خودم مرتکب بیادبی شوم اما ناگزیرم نکتهای را توضیح دهم: اگر ـ بر حسب تقدیر ـ نویسندهای نبودم که آثارش به سی زبان ترجمه شده است، به زبان آوردن این حکم برایم سختتر میشد چون مفاهیمی مثل حسادت که با من بسیار بیگانهاند بلافاصله به نوشتهام چسبانده میشد.
افسوس که در سالهای اخیر ترجمه شدن کتابها به زبانهای دیگر همچون معیاری برای توفیق آثار ادبی معرفی شده است. این کار به تجارت تبدیل شده و حتی تقلب هم به آن راه یافته است.
وقتی به آنتون چخوف پیشنهاد کرده بودند داستانهایش به زبان فرانسه ترجمه شود، باتعجب گفته بود: «اما داستانهای من زندگی روسی را نقل میکنند. این چه ربطی میتواند به فرانسویها داشته باشد؟»
حالا دیگر همهچیز تغییر کرده. برای نشر کتاب به زبانهای بیگانه یک بخشِ [اقتصادی] بزرگ متشکل از آژانسها، نمایندهها، نمایشگاهها و ویراستاران ادبی بینالمللی ظهور کرده است.
ادامهی این مطلب را میتوانید در شمارهی هشتادوهفتم، اردیبهشت ۹۷ ببینید.
این جستار گزیدهای است از مجموعهمقالات Edebiyat Mutluluktur که سال ۲۰۱۲ منتشر شده است.