میگویند آغازگر ادبیات زبان ترکی داستانهای «دده قورقود» است که وقایعشان در آذربایجان و آناتولی اتفاق افتاده است. میگویند فارس و ترک از دیرباز چنان به هم نزدیک بودهاند که شاه اسماعیل صفوی بهترکی شعر میسروده و سلطان سلیم عثمانی بهفارسی. میگویند ترکی اولین زبانی بوده که شاهنامه به آن ترجمه شده و عثمانیها اشعار حافظ و سعدی را به نظم ترجمه میکردهاند.
از گفتهها و شنیدهها که بگذریم و به ادبیات امروز ترکیه نگاه کنیم متوجه میشویم پیوندها همچنان باقی است. دغدغهها، روابط انسانی و فضاهای شهری در داستانهای کوتاه بسیاری از نویسندگان ترک بیشک برای مخاطب ایرانی آشنا است اما متاسفانه آشنایی ما با ادبیات ترکیه کم است و از صدها نویسندهی معاصر تنی چند را میشناسیم.
از بین نویسندگانی كه آثارشان را انتخاب كردم بیشک یاشار کمال معرف حضور همگان است. انتخاب سه نویسندهی دیگر جهت آشنایی مخاطب با نام و سبک نگارش چند نویسندهی مطرح ترکیه بوده است؛ نویسندههایی که همگی موفق به دریافت جوایز ادبی شدهاند و آثارشان به زبانهای دیگری ترجمه شدهاند. ماهر اونسال اریش، نویسندهای که خود با زبان فارسی آشنا است، اینجی آرال و آیفر تونچ، نویسنده و فیلمنامهنویس.
داستانهای خوب با جزئیات صحنهها و شخصیتهایشان در ذهن خواننده میمانند، پس شاید اگر بار دیگر به شهرهای ترکیه سفر کنید، پرواز مرغان دریایی وقتی سوار بر کشتی هستید خاطرهی رستم چاووش داستان یاشار کمال را زنده کند. شاید با دیدن پوآچاهای پنیری پشت ویترین مغازهها به یاد مادربزرگ داستان آیفر تونچ بیفتید. ممکن است در ساحل اسکودار با دیدن سینیهای پر از سیمیت روی سر سیمیتفروشهای دورهگرد، پسر نوجوان داستان ماهر اونسال اریش یادآوری شود و در شبی زمستانی با دیدن آلونکی با شیشههای یخزده زنی را تصور کنید شبیه زنِ بیقرار داستان اینجی آرال. همینقدر آشنا و دیریاب.
از دوستان مترجم روحانگیز پورناصح، داوود عظیمی و مرتضی هاشمی نیاری (که افزون بر ترجمه در گزینش اولیهی داستانها نیز بسیار همکاری کرد) سپاسگزارم.