كلور شهري است در سیکیلومتری جنوب خلخال که در طول سدهها بهخاطر موقعيت خاص جغرافيايي، فرهنگ و زبان باستاني خود -تاتي- را حفظ کرده اما در سالهای اخير، مهاجرت و ارتباط با دنیای بیرون، اين ميراث را بهتدريج نابود کرده است. کودکان و حتی جوانانش به فارسی حرف ميزنند، خانههايش مثل همه جای ديگر ساخته میشوند و شهر هر روز شباهت بيشتري به شهرهای دیگر پيدا ميكند.
دارا جزو قدیمیترین محلههای کلور است كه آخرين خانههايش بيشتر از سیسال قبل ساخته شدهاند و بیشتر ساكنان فعلياش پيرزنها و پيرمردها هستند، زوج يا تنها. زوجها دوست ندارند در انظار عمومی کنار هم دیده شوند و قاب دوربین هم جزو انظار عمومی است. بنابراين ورود لنز به قلمرو مردانهي هر خانه، قطبهاي حيات را از هم جدا ميكند: قطب درون و قطب بيرون، قطب پنهان و قطب آشكار و این، عنصر سوم هر عكس يعني خانه است كه با معماري اهلي و طبيعياش اين دو را بههم پيوند ميدهد. يك زن، يك مرد و يك خانه، مثل نقاشيهاي كودكي. زندگي مگر چيزي غير از اين است؟
این خانهها محل تولد و مرگ انسانهاي زيادي بودهاند اما مرگ انسانهای اين عکسها با پدرانشان اندکی فرق دارد. مرگ اینها احتمالا آخرین مرگِ هر خانه است و بعد از آن، خانه هم رو به نيستي میرود. این مجموعه تلاشی است برای ثبت محلهی دارا که لحظههاي پایانی عمرِ درازش را سپری میکند.


سایر عکسهای این مجموعه را میتوانید در شمارهی بیستوهفتم، شهریورماه ۹۲ ببینید.
کاش امکان لایک کردن هم فراهم می شد
به زودی اضافه میشود.