۱۹۵۲، ترکیه. رماننویس، فیلمنامهنویس و استاد دانشگاه. برندهی جایزهی نوبل ادبیات (۲۰۰۶). روزنامهی نیویورکتایمز در سال ۲۰۰۴ رمان «برف» او را یکی از ده رمان برتر جهان معرفی کرد. رمانهای «قلعه سفید»، «کتاب سیاه»، «نام من سرخ» و خودزندگینگارهی «استانبول؛ خاطرات و شهر» و کتاب «رماننویس سادهنگر، رماننویس اندیشمند» از او به فارسی ترجمه شدهاند. آثار پاموک تاکنون به پنجاهوشش زبان ترجمه شدهاند.
استانبول زندگی من را ساخته، مرا تعریف کرده و پرورشم داده. سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ که مشکلات سیاسی داشتم، پیشنهاد کار در دانشگاه کلمبیا را پذیرفتم و دوری از استانبول (چهار ماه در سال) را تجربه کردم. اتفاق خوبی بود. به موزه و بخشهایی از رمان از بیرون نگاه کردم. نوشتن از یک شهر، وقتی خارج از آن شهر هستی، حسی قوی و شیرین است.
آیا شاد بودن مبتذل است؟ قبلا بارها این را از خودم پرسیدهام. حالا دائم دربارهاش فکر میکنم. با اینکه بارها گفتهام مردمی که شادی ازشان برمیآید نابهکار و کودناند، گاهگاه به این هم فکر میکنم: نه، شاد بودن گستاخی نیست، و هوش میخواهد.
وقتی با دختر چهارسالهام، رویا، به ساحل میروم، شادترین مرد دنیا میشوم. شادترین مرد دنیا بیش از هرچیز چه میخواهد؟