هکتور توبار، روزنامهنگار برندهی جایزهی پولیتزر، قصهی این روزها را جمع کرده و روايت مفصلی دربارهی زندگی شصتونهروزهی مردانی نوشته که فکر میکردند معدن تابوت آنها خواهد شد. کسانی که تمام آن روزها بارها خودشان را مردگانی در دل زمین تصور کردند اما با شنیدن صداهای غرش زمینی که آنها را بلعیده بود، با تهماندهی امید به دیدن دوبارهی آسمان خودشان را زنده نگه داشتند.