۱۳۵۲، تهران. نویسنده. كارشناس مترجمي زبان انگليسي. دو مجموعه‌داستان «در چشم سگ» و «در بیداری کابوس می‌بینم» و رمان‌هاي «پروانه‌ها در برف می‌رقصند»، «عقرب باد» و «شوومان» از آثار او است. در دومين دوره‌ي جايزه‌ي داستان تهران، از داستان«فراموشي و برف» با عنوان ديگري در دو بخش‌ حقوق و تكاليف شهروندي و خط سفيد تقدير شد.

دی ۱۳۹۵

پرده‌ها را کنار می‌کشم. برف نم‌نم می‌بارد. چراغ‌های برج میلاد روشن است. شب شلوغی است. با این‌که ساعت از دو گذشته هنوز ماشین‌های زیادی در اتوبان در رفت‌وآمدند. مهران سرِ شب زنگ زد، گفت می‌رود لواسان خانه‌ی یکی از دوست‌هایش و قول داد تا قبل از دوازده بر‌گردد. شماره‌اش را می‌گیرم. گوشی‌اش خاموش است. خدا کند تصادف نکرده باشد.