چیزها را از یاد میبرم و این میترساندم.
کلمات را گم میکنم، اگرچه مفاهیم را نه. امیدوارم مفاهیم را گم نکنم. اگر هم مفاهیم را گم میکنم، خودم بیخبرم. اگر مفاهیم را گم میکنم، خودم از کجا باید بدانم؟
خندهدار است. چون حافظهام همیشه خیلی خوب بود. همهچیز تویش بود. بعضی وقتها حافظهام آنقدر خوب بود که حتی چیزهایی را بهیاد میآوردم که هنوز ازشان خبر نداشتم. یادآوری آینده…
فکر نکنم اسمی داشته باشد، نه؟ بهیاد آوردن چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتادهاند. حسش فرق دارد با وقتی که در سرم دنبال کلمهای میگردم و کلمه آنجا نیست، طوری که انگار شب کسی آمده و برده باشدش.
جوان که بودم در خانهی اشتراکی بزرگی زندگی میکردم. دانشجو بودم. هرکدام از ما در آشپزخانه قفسهای داشتیم که خیلی تمیز برچسب اسممان را رویش زده بودیم. توی یخچال هم هر کس طبقهی خودش را داشت که در آن تخممرغها و پنیر و ماست و شیرمان را نگهمیداشتیم. همیشه مراقب بودم فقط از سهم غذای خودم استفاده کنم. بقیه اینقدر… بیا، یک کلمه را گم کردم. آن کلمهای که معنیاش میشود «متعهد بودن به رعایت قانون». بقیهی آدمهای توی خانه آنقدرها… نبودند. میرفتم سر یخچال و میدیدم تخممرغهایم غیبشان زده.
به آسمانی پر از کشتیهای فضایی فکر میکنم، آنقدر زیاد که انگار هجوم ملخها باشد و ملخها در زمینهی قفایی آسمان شب، سوسویی سیمین بزنند[۱] .
آن موقعها چیزمیزهایم از اتاقم هم گم میشدند. مثلا چکمههایم. رفتن چکمههایم را یادم است. باید بگویم «رفته بودن»شان را، چون به چشم خودم که رفتنشان را ندیدم. چکمه که خودش «نمیرود»، کسی آن را «رفته» میکند. مثل ماجرای فرهنگ لغت بزرگم. همان خانه، همان دوره. رفتم سراغ قفسهی کتاب کوچکِ بغل گوشم (همهچیز کنار تختم بود. اتاق تکی داشتم، اما قدر یک انباری بود که تویش تخت گذاشته باشند). رفتم سر وقت قفسه و کتاب نبود، فقط یک سوراخ به همان اندازه در قفسه بود که فرهنگ لغتم تویش نبود.
همهی واژهها رفته بودند و کتابی هم که با آن آمده بودند، باهاشان رفته بود. طی ماه بعد، رادیویم، بعد یک قوطی کف اصلاح، یک بسته کاغذ یادداشت و یک جعبه مدادم را هم بردند. ماستم را هم همینطور. بعد وقتی یکبار برق قطع شد، فهمیدم شمعهایم هم بین اجناس مسروقه بودهاند.
ادامهی این داستان را میتوانید در شمارهی پنجاهوپنج، خرداد ۹۴ ببینید.
* این داستان با عنوان The Man Who Forgot Ray Bardbury در سال ۲۰۱۲ در مجموعهداستانِ Shadow Show چاپ شده است.