جروبحث‌هاي خلاق

طرح: روح‌اله گیتی‌نژاد

بنفش چرک‌تاب

وقتی زن و شوهرها می‌گویند: «ما هیچ وقت جروبحث نمی‌کنیم» جمله‌شان ناقص است. کاملش مثلا این است که «ما هیچ‌وقت جلوی بقیه/ جلوی بچه‌ها‌/ توی خواب جروبحث نمی‌کنیم.» اما دوتا آدم که توافق کرده‌اند هیچ‌وقت با هم مخالفتی نداشته باشند، یک چیزی‌شان می‌شود. روان‌شناسانی که این رفتار را بررسی کرده‌اند، می‌گویند بعضی از دعواها واقعا می‌تواند بعضی از ازدواج‌ها را بهتر کند چون به دوطرف فرصت می‌دهد که خشم‌شان را ابراز کنند و شاید مصالحه و سازش یاد بگیرند.

بدون ذره‌ای تواضع می‌توانم بگویم که در ابراز خشم، برای خودم یک پا استاد شده‌ام. چطور؟ تمرین، تمرین و تمرین. من در بعضی از خشمگینانه‌ترین جنگ‌های کلامی تاریخ شرکت داشته‌ام و این‌که ازدواج‌مان هنوز پابرجاست، کم از معجزه ندارد. در این‌جا می‌خواهم به چند نمونه‌ی کلاسیک از این دعواها اشاره کنم اما قبلش لازم است بگویم که این‌ها اصلا مناسبِ زوج‌های آماتور نیست. به‌هیچ‌وجه در خانه‌ امتحان‌شان نکنید. این‌ها فقط مثال‌هایی است از این‌که چقدر می‌شود در ماجرا خلاقیت به خرج داد.


مقابله‌ی شبانگاهی
همسرتان تازه از سر کار برگشته. با لبخندی رومانتیک به طرف‌تان می‌آید و صورت‌تان را با محبت توی دست‌هایش می‌گیرد که شما زمزمه می‌کنید: «چرا انقد سر خریدنِ پرده‌های جدید، کله‌شقی می‌کنی؟» هیچ چیز مثل چِک کشیدن، نمی‌تواند یک مرد را از رومانس خالی کند. مورد پرخطر دیگر در همین زمینه عبارت است از دعوای «من نمی‌تونم تا این پشه هست بخوابم.» یک شب بیل بعد از این‌که حشره را نیم‌ساعت تعقیب کرد، بالاخره در دستشویی گیرش انداخت و دخلش را آورد و تازه آن موقع من دو ساعت حقوق حیوانات را توی چشمش کردم.

ادامه‌ی این مطلب را می‌توانید در شماره‌ی پنجاه‌وششم، تير ۹۴ ببینید.

*اين متن انتخابي است از كتاب A Marriage Made In Heaven كه در سال ۱۹۹۳ منتشر شده است.