رشت در طول عمر نسبتا طولانی خود گرفتار زمینلرزهها و آتشسوزیهای بسیاری شده است. اتفاقاتی که گاه و بیگاه قسمتی از شهر را به تودهای خاکستر و تلی الوار بدل میکرد. قرار گرفتن رشت در مسیر صادراتی ایران در عصر صفوی طمع بسیاری را سبب میشد و در جنگهای شهری بخشی از عمارتهای قدیمی و کهنسال از بین میرفت. بهجز این، هوای همیشه مرطوب و اغلب بارانی، به سبب همجواری با دریای خزر و جنگلهای انبوه، بناهای مستحکم را نابود میکرد. آنچه هم دوام میآورد یا بازارهای تو در تو بود که زندگی در آن جریان داشت یا عمارات دیوانی و دولتی که به دستور حکومت هر از چندی ترمیم میشد. برخی از همین عمارتها هم، مانند دارالحکومهی رشت، بر اثر بمبارانهای مستبدین یا نیروهای خارجی برای همیشه تخریب شد. بندرگاههای جدید با امکانات فراوان بندرهای کوچک شهر را متروک ساخت و کارخانههای عظیم پارچهبافی جای کارگاههای ابریشمکشی عهد قاجار را گرفت. آخرین مرحله از پوستاندازی شهر را باید مربوط به یکصد سال گذشته دانست که در آن بسیاری از عمارتهای قاجاری تخریب شد و برجای آنها ساختمانهایی با اسلوب مدرن بنا شد که میتواند مدتها پابرجا بماند. آنچه در رشت امروز بیشتر جلب نظر میکند، مانند بسیاری از شهرهای دیگر، یاد و خاطرهی بناهایی است که روزگاری بخشی از هویت شهر را میساخته و امروزه اثری از آن بر جای نمانده است.