دوست دارد آخر شبها سراغ ایدههای نو برای آشپزی برود و «نمونههای اولیه» و مختلف را روی دفترچهای پیاده کند بعد این طرحها را به پوسترهای بزرگ انتقال میدهد و به دیوار آشپزخانه میچسباند. آن شب، روی یکی از پوسترها این کلمات نوشته شده بود: «بهاری باشید. چطوری؟ نو بودن، تازگی، یخ، جوانهها، ظریف، آهسته.»
کافی است در لباسهای دیگری تصورش کنيد تا آدم دیگری بشود؛ بشود بدلکاری حرفهای که عوامل پرشمار فیلم، پشت دوربین، حرکاتش را با چشم دنبال میکنند، یا پهلواني که در میان حلقهی جمعیت مسحور، معركه ميگيرد، يا ورزشکاری که روی خرکحلقه به طلای المپیک فکر میکند.