۱۹۷۵، هند. نویسنده. او جزو نويسندگاني است كه به آمريكا مهاجرت كرده است. احمد دو رمان دارد و چندین داستان کوتاه و مقاله از او در مجلههای ادبی مختلف چاپ شده است.
تصورش کردم که با موهای نقرهای شانهشدهاش در تاریکی نشسته و به آکواریوم روشنش خیره شده. او میتوانست ساعتها به تماشای ماهیهایش بنشیند و خیرهی نورهای نئون درخشان آکواریومش شود. بچهکوسههای درخشان و گربهماهیهاي سبیلوی شرور. بیشتر غرور و لذتش بهخاطر فرشتهماهیهای مرواریدیِ نیمهشفاف بودند که هر کدامشان به بزرگی یک مشت بودند.