بهمن ۱۳۹۴

روایت‌هایی از اعتصاب شرکت ‌نفتی‌های جزیره‌ی خارک ، در ماه‌های منتهی به انقلاب اسلامی

شهریور ۱۳۵۷ اوضاع خیلی به‌هم ریخته بود. ما در خارک و روی سکوهای نفتی دست‌مان از مبارزه در شهرهای بزرگ کوتاه بود.

بچه‌ها جلوی ساختمان مدرسه

مهر ۱۳۹۳

خاطرات یک سرباز معلم در میان عشایر

گفت سربازها بلد نیستند درس بدهند و از زیر کار درمی‌روند. گفت بهتر است خیلی مراقب باشم چون کوچک‌ترین غیبتم را به اداره گزارش خواهد داد. بچه‌ها را هم از فردا می‌فرستند مدرسه. آخرسر هم توضیحاتی درباره‌ی غیرت عشایری داد و گفت حسابی مراقب باشم که «ما ناموسمون از جونمون عزیزتره.». شروع سختی انتظارم را می‌کشید.