۱۳۴۱، تبریز. برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمانِ دومین دوره‌ی مسابقه‌ی ادبی یلدا برای رمان «پرنده‌ی من» (۱۳۸۱) و جایزه‌ی ادبی مهرگان ‌ادب برای رمان «رویای تبت» (۱۳۸۴). در مجموع ده اثر، شامل چهار مجموعه داستان و شش رمان از او منتشر شده که آخرین‌شان«بعد از پایان» هم‌زمان با نمایشگاه کتاب امسال به بازار عرضه شد. دیگر آثار او عبارت‌اند از: رمان‌های «ترلان»، «همه‌ی افق»، «رازی در کوچه‌ها»، «ماه کامل می‌شود» و مجموعه‌داستان «در راه ویلا». بعضی از داستان‌های وفی به زبان‌های روسی، سوئدی، عربی، ترکی، ژاپنی، انگلیسی ترجمه شده‌اند .

تیر۱۳۹۷

هر روز شکمش را وارسی می‌کند. چند ماه است شکمش شده مرکز جهان. نمی‌تواند به چیزی غیر از آن فکر کند. نمی‌خواهد هم. فکر می‌کند دوقلوها حالا اندازه‌ی بچه‌گربه‌اند. چشم و لب و دهان دارند و شناور در مایع گرم به این طرف و آن طرف می‌روند و لابد حرکت دست او را بر دیواره‌ی دنیا‌یشان احساس می‌کنند ولی نمی‌ترسند.

اسفند ۱۳۹۵ و فروردین ۱۳۹۶

از شب دوم به جای خوابیدن در رختخواب روی کاناپه می‌خوابیدم. با خودم می‌گفتم این‌جا گرم‌تر است. به روی خودم نمی‌آوردم که صرفا برای کشیک دادن، آن‌جا می‌خوابم. سه شب خودم را به کاناپه بستم. به‌اندازه‌ي سه سال فکر کردم و به هیچ نتیجه‌ي خاصی نرسیدم. نتوانستم خودم را راضی کنم که برگردم به رختخوابم و مثل آدم بخوابم و روز بعدش مثل یک زن تنها زندگی کنم.

درخشش نحس

مرداد ۱۳۹۳

انگار که دارم به عکس مغزم نگاه می‌کنم و تعجب می‌کنم از خودم. چون بین اون‌همه اتفاقی که در طول روز ممکنه واسه آدم بیفته، می‌چسبم به نقطه‌ای که توی عکس الکی واسه خودش پررنگ‌تر شده.